باور کنید ماشینها و خیابانها و مغازه ها و ساختمانها هم مثل آدمها روح و حس دارند ... این را موقعی که پنجشمبه عصر از خانه میزنی بیرون میفهمی ... وختی در حین رانندگی در چهارراه ها و خیابانها و اتوبانهای شلوغ تفاوتِ حال و هوای شهر را با مثلن شمبه صبح که داری میروی ( و میروند ) سرکار لمس میکنی ... ماشینها و خیابانها و مغازه ها و ساختمانها همان همیشگیها هستند ولی چون همانطور که در سطر اول گفتم آهن و آسفالت و نئون و آجر هم مثل آدمها روح دارند لذا با همهء جماد بودنشان حس و حال بیخودی سرخوش و متفاوت پنجشمبه عصر آدمهایی که توشان سوار شده اند ، روشان راه می روند ، خرید میکنند و تویشان ساکن هستند را ( با روزهای وسط هفته ) درک و جذب میکنند و بعد یکجور یواشکی و مرموزی بروز میدهند .