توی تخت طاووس نرسیده به چراغ قرمز تقاطع قائم مقام یک پیرمرد موتوری جلوم دارد میرود ... دست چپش را عین وختهایی که آدم میخواهد نرمش کند باز کرده افقی و هی مشتش را باز و بسته میکند ... هی مشت هی پنجهء باز هی مشت هی پنجهء باز ... یعنی راهنما میزند !