اینجا چن بار وختهایی که مریض بوده ام
نوشته ام از قدر و قیمت سلامتی
عصر وختی داشتم کوچهء باریک و تاریک را
می رفتم برای تخمه خریدن
سوز می آمد و یقهء پالتو را که دادم بالا
به این فک کردم که شب
حتمن بیایم اینجا و یکبار هم مریض نشده
از قدر و قیمت سلامتی بنویسم
که نوشتم .