برای شصت و یکی شصت و یک ساله !

نسل جدید کللن کم حوصله است ... اعصاب ندارد ... حس و حال ندارد ... یکی از نمودهای این بی حس و حالی در فقرهء مهمان و مهمان نوازی ست ... خیلی واضح است روند رو به انقراض مهمانی های دور همی فامیلی و سفره های پهن شده از این سر خانه تا آن سر ... البت درام شدن اوضاع مادی مردم در عصر یارانه و صدقهء دولتی هم بی تاثیر نیست ولی اصل کاری تغییر ذائقه و سبک و مدل خلق الله است ... دیگر هیچکس حوصلهء خودش را هم ندارد چه برسد به حبیب و حبیبهء خدا ! ... برادر سال تا سال از برادر خبر ندارد و خواهر توی عروسی هفت تا نوه خاله آنورتر خواهرش را بعد مدتها می بیند و چنان ابراز محبت و دلتنگی های Made in China ئی از خودش متصاعد می کند که بیا و ببین ... یکی ش خود من ... یکی ش خود تو ... هوم ؟  

***

 

دیروز در کتابخانهء باشکوه حاج آقا پژوم بزرگ ، وختی با کیامهر لم داده بودیم و گپ می زدیم  صحبتِ خُلقیات عجیب غریب مهدی پژوم بود ... از آن دکوراسیون سنّتی و طهران قدیم خانه اش گرفته تا آبگوشت توی دیزی سنگی بار گذاشتنش ! ... و از همه مهمتر اینکه این بچچه با این سن و سالش چطوری انقدر مهمان نواز استُ وختهایی که مهمان دارد سر از پا نمی شناسد و خودش را به آب و آتش می زند و عینهو پروانه یکنفس بال بال می زند و چرخ می خورد برای اینکه تاسرحد امکان به مهمان هایش خوش بگذرد ؟ ... اینکه من بخواهم با قلم ناقص الجوهرم دقیقن مو به مو برایتان بگویم که این بشر در این فقره چه مدلی است انصافن کار سخت و محالی ست تا وختی خودتان یکبار از نزدیک مهمان سفرهء لبخند های باصفا و به پهنای صورتش نشده باشید ...

انگار این بچچه جددی جددی پنجاه شصت سال دیر دنیا آمده ... 

الهی کائنات همیشه شاد و سلامت بخواهدش و مواظبش باشد .