دوست عزیزی با اسم رهگذر و ( متاسفانه ) بدون آدرس و نشونی برای یکی از پست های قبل کامنتِ انتقادی و اعتراض آمیزی گذاشته اند به شرح ذیل :
( اتفاقی اینجا رو دیدم فقط خواستم بدونم سبک نگارشت رو شما از کجا آوردی؟
این چطور نوشتنه؟
برای بچه ها دو تا چ به نشانه تشدید به کار میبری اون وقت کلمه وقت رو می نویسی وخت!!!
یا می نویسی به پاک فنا!
و حتما خیال میکنی خیلی ادبیاتیه و ابتکاری
هرچیزی که ادم سرهم کرد که خلاقیت و تصویر سازی و اینها نمیشه
نفهمیدم میخواستی فارسی رو پاس بداری یا چی مثلا؟!
حالا گیرم شما خیلی وب خوبی داری خیلی اطلاعاتت بالاست خیلی خواننده داری لطفا با این نگارش غلط تیشه به ریشه زبان فارسی نزنین یه کم دلتون برای زبانمون بسوزه جای ..... ! )
*
در جواب سوال این دوست عزیزم که این سبک نگارش رو از کجا آوردم باید عرض کنم همونطور که بارها همینجا گفتم اولین بار تغییر دادن عمدی املای بعضی کلمات و نوشتنشون به نحوی که خونده میشن رو من توی وبلاگ و سبک نگارش دوست نازنینم آقا طیب دیدم و راستش خیلی خوشم اومد ... اینکه مسعود هم این کارو از جایی یا کسی یاد گرفته بود یا ابداع خودش بود رو نمی دونم ... هیچوختم ازش نپرسیدم ... چیزی که مهمه اینه که اینکار حس خوبی به من میده و نوشتن رو برام آسون تر و لذذت بخش تر و دلی تر میکنه ...
من نمی دونم این وبلاگ با همین تعداد محدود مخاطب واقعن میتونه تیشه به ریشهء زبان فارسی بزنه یا نه ولی راستش حتی اگر هم بزنه واسم مهم نیست ... هرچند بنظر من ( مثلن ) با ( مثلاً ) و ( بچچه ها ) با ( بچّه ها ) و ( وختی ) با ( وقتی ) توفیری نداره و آزار اون اولی ها حتی به یه مورچه هم نمیرسه ! ... ضمن اینکه همین املاهای موجود و متداولِ کلمات هم وحی مُنزل که نیستن و بلاخره یه روزی یه کسی وضعشون کرده و تلپپی از آسمون نیفتادن و قرآن خدا نیست که غلط بشه دوست من ، لذا خیلی سخت نگیرید لطفن !
*
نظر شما که این چن خط رو خوندید چیه ؟
-
به به میبینم که من اولین نفرم. صبح به خیر
به نظر من شما همون فارسی رو خیلی محکمم پاس نداشتی نداشتی . انقدر ماشالله توی رسانه ی ملی هستند کسانی که فارسی رو خیلی خیلی خیلی محکم پاس بدارن!!!!!!! که دیگه شما با این ۱۰۰ تا ۲۰۰ تا مخاطب هیچ کجای زبان فارسی رو به پاک فنا نمی دید خوشبختانه.
ببینا توی یه دنیای مجازی هم نمیذارن آدم راحت باشه
یعنی این عکسه منو کشته ها....
من اگر چه با سبک نوشتنت کلی کیف میکنم اما تاحدی هم با این جناب رهگذر موافقم درسته که املای درست کلمات آیه نیست که از آسمون نازل شده باشه اما بلاخره یه توافق جمعی بوده که بنویسیم وقت بنویسیم مثلا و یا بچه با تشدید ....بهتره حفظش کنیم چون تنها چیزی که از پارسی بودن برامون مونده همین زبان و خطه...
حتتی خود فردوسی رم کشته !!
نکنه این پستو فقط من دارم میبینم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کسی نمی آد کامنت بذاره؟؟؟؟؟؟؟؟
میگم کرگدن توی صفحات وبلاگم یه صفحه دارم به اسم -پارسی بگوییم- بیا برو بخونش بعد ازین به بعد از روی اون پست بنویس. خوبه ها
ممنون سمیرای عزیز
دوس دارم همه بچچه ها مث شما بی رودرواسی نظرشون رو بگن ...
سلام...به نظر من که کسان دیگه ای جور دیگه ای دارن به ریشه ی زبانمون تیشه می زنن...خب...اینجا رو که یه بچه ۸ ساله نمی خونه که املای درست رو ندونه و به اشتباه بیفته...ماشالله همه اینکاره اند و خوندن و نوشتن بلتیم همه !!!...شما خیلی ناراحت نشو محسن جان...اصلا عنوان کردن نداشت...اونجوری که دوست داری باش...اونجوری که ما دوست داریم انقدر بی ضرر و بی خطره که قابل مقایسه با اونجوری که بعضیا دوست دارن و ضررهاش نیست !...پس راحت باش...چهاردیواری اختیاری...مخصوصا تو این مورد که نگرانی و اعتراضی وارد نیست ...
شما که هنوز بیداری دکولته بانو جان !
به نظرم تو مجازی هر جور که دوست داری بنویسی!مهم اینه که تو خیلی وقت هت توی املای کلماتت داری از المان های عربی فرار می کنی که خیلی هم کار درستیه!خب من هم به جای مثلاْ می نویسم مثلن!چون از تنوین خوشم نمیاد!تنوین برای یه زبان دیگه است که اصلن هم قشنگ نیست و خط رو زشت جلوه میده به نظرم!
در ضمن هر زبانی در معرض تغییر و ساده شدنه!و هر کسی که بخواد با دگم اندیشی و وابستگی به تاریخ و زبان صد سال پیش جلوی این تغییر رو بگیره کار بیهوده ای کرده!چون به هر حال زبان راه خودش رو میره!دنیای مدرن امروز فرصت رعایت خیلی از همین نشانه های زبانی رو نداره!باید هم به سمت ساده سازی و راحت تر شدن بره!این طبیعیه!
کار تو کاملن درسته!هیچ جای نگرانی نیست!
آخه سمیرا جون کی گفته از پارسی بودن زبان و خط برامون مونده؟؟؟ ببین توی همین چند خطی که شما نوشتی چند کلمه ی عربی هست؟ وقتی به (پاپک خرمدین) میگیم (بابک خرمدین )چون توی زبان عربی پ وجود نداره دیگه این میشه پارسی حرف زدن؟
متاسفانه در مورد خط اطلاعات زیادی ندارم اما فکر کنم اصل خط پارسی اونیه که توی موزه ها میبینیم نه این خط عربی؟؟؟
مرسی ایرن عزیز ...
اینی که می خام بگم ، حرف دلمه.
به نظر من ، هر جور که دوس داری بنویس.
با هر املایی که عخشت میکشه.
البته نظر اون خواننده ات هم محترمه.
ولی با این چیزا زبون خراب نمیشه. ( البته به نظر من )
خلاسه که در نوشطن خودتو در گیر حیچ چیظی نکن.
اصولا این زبان فارسی حالا چی چی هست که بخوایم پاسش هم بداریم . من می گم اگه پاسش نداریم بهتره ! آخه زبانه ؟ تو همین در و همسایگی مون اگه بریم نمی تونیم باهاش بگیم : آقا ببخشید دست به آب کجاست دارم می زنم !!
ولی کافیه تو همین همسایگی مون از عرب گرفته تا عجم و هندی بگی : Were is wc کلی از خیس کردن شلوار نجات پیدا می کنی . . .
آخه این هم زبانه که آدم پاسش بداره ؟
...به نظرم واقعا اشکالی نداره..
..وبرای اینکه برای پارسی نویسان ملالی نشه...شما اسم این زبان ابداعی رو بذار " گویش طیبی"..یاگویش کرگدنی...یا گویش مجازی....یا هرچی دلت خواست...
..شما که تعصبی روی کلمه فارسی نداری ؟..داری ؟!
من روی ایران هم تعصب ندارم چه برسه به زبونش !
...Where is
سلام
اتفاقاً خیلی هم جالبه و از نظر من اگر این طرز نوشتن شما را کشف کنند میتونه جایگزین خوبی برای نوشتار متداول امروز بشه ! حالا چرا ؟! چون اگه خوب دقت کنیم می بینیم به عنوان نمونه (مثلاً) دارای یک حرف از حروف عربیه و اون هم تنوینه و اگه به (مثلن) تغییر شکل بده این مشکل برطرف میشه ! و یا ( بچّه ها ) تشدید داره که این عربیه و با برگردوندن این کلمه به (بچچه ها) باز هم به می بینیم به شدت زبان فارسی بیش از پیش رعایت شده ! شما ادامه بده کرگدن جان ! خدا رو چه دیدی ! شاید دو روز دیگه به عنوان ابداع کننده ی شیوه ی جدید نوشتاری معرفی شدید !
اگرم ثبت بشه باید به اسم آقا طیب باشه !
این قبلی ما بودیم همی !!
من که با نظر تو موافقم...>
مرسی شدیدن !
من با نظر رها بانو موافقم.
یه جورایی منم می خواستم همینو بگم.
باور کن ، خیلی خیلی قبل از اینکه تو پست امروز رو بنویسی ، من یه همچین چیزایی توی ذهنم بود (منظورم کامنت رها بانو بود)
که چی ؟
اینکه ثبتش کنیم ؟!!
سلام
غصه نخور ادامه بده . ما که همه چیزمون از بین رفته بزار زبانمون هم از بین بره .دیگه هیچ فرقی برام نمی کنه که خط م هم مورد تهاجم قرار بگیره .
دست شما درد نکنه دیگه !
حالا دیگه ما شدیم مهاجم و غاصب و متجاوز بعثی ؟!!
نه ، بحث ثبت کردنش نیست. ( که البته اگه میشد خیلی خوب بود )
ولی بحث اینه که به نظر من ، اینطوری که تو می نویسی فارسی تره.
تنوین فارسی شده - تشدید فارسی شده و ...
راستش من خیلی نمیتونم تو این زمینه حرفی بزنم چون به صورت کورکورانه ای از همان اول ها ی وبلاگ نویسی شروع کردم به تقلید کردن از شما ! به جان خودم راست میگم تو وبلاگ قبلیم همش همین جوری می نوشتم و ازش خوشم می اومد !
به عنوان مثال ،از کللن یا کلنن گفتنی که از وبلاگ شما سرقت کرده بودم حظی می بردم در حد نا محدود !!
چون به نظرم چیزی خراب نمی شد و آسیبی به جایی از زبان نمی رسید که!
چوبکاری نفرمائید لطفن !
شما که خودتون استاد مائید !
به نظر من شما جاسوس امریکای جنایت کاری!واقعا یعنی چی؟ چرا تیشه به ریشه ی زبان و فرهنگ میزنید؟
به رهگذر بگو:ولمون کن بابا دلت خووووووشه. همه چیزمون درسته همین یه مشکلو داریم که بچچه ها نیست و بچه هاست!!!!!
...شما الان شدی پاسدار زبان فارسی...
حالا هر لغتی که ازشما پرسیده بشه..باید مثل یه فرهنگ لغت..اصل فارسی شو بگید...آماده اید ؟!
..اولین سوال: قفس.. دومی: ملاقه..
جواب:قفس- این کلمه عربی است واصل آن درزبان عربی« قفص»می باشد.
ملاقه- این کلمه عربی است واصل آن درزبان عربی« ملعقه»می باشد.
از اون آیکون های قهقهه پرشین بلاگ ۳ عدد !!!
شخصن دیگه تنوین بکار نمی برم حتی تو نامه های اداریم و پرسشنامه و همه چی
یعنی غلط که می گیرن ازم درست و بجاست !!!
من با رهگذر موافقم
البته نه با طرز بیانش
اگر از نوشتن بعضی از واژه های عربی خوشمون نمیاد میشه هم معنیش رو توی فارسی پیدا کرد نه اینکه با دیکته اشتباه نوشتش
به نظرم از چند بعد می شه بهش نگاه کرد و از هر بعد هم میشه به یه نتیجهای رسید!
یکی اینکه این روزا که زبان فارسی یک نوع زبان عربی فارسی شده محسوب میشه شاید اینجور ایرادات ابتدایی اونم تو یه وبلاگ خیلی منطقی نباشه!
ولی یه جملهی کلیشهای هم هست که میگه هر کی باید از خودش شروع کنه! شاید همینجور جاها کاربرد داشته باشه!
چون زبان فارسی هم یک شبه به این شکل درنیومد و قطعاً افرادی به مرور و دست به دست واژههای عربی و بیگانه رو جایگزین کردن!
اینجا شما خودت گفتی این روش رو از جایی دیدی و خوشت اومده و استفاده کردی! کسی دیگه اینجا رو میِبینه و خوشش میاد و استفاده میکنه!
و به همین صورت شاید یه چرخه طی بشه حداقل توی محیط مجازی که با نوشتن سر و کار داره!
یه مثال که میشه زد اینه که گویش بررهای که اون زمان یه عده خرده میگرفتن که روی زبان مردم تأثیر میذاره و یه عده اینطور پاسخ میدادن که گذریه!
ولی میبینیم که بعد چند سال هنوز این گویش و عادت صحبت کردن فراموش نشده!
زبان فارسی چی داره که بخواد ریشه داشته باشه ! والا
کرگدن بنویس ، من از هم شیوه ی نوشتنت خوشم میاد ، بذار هرکی هرچی میخواد بگه ...
اگر آدم بخواد با حرف دیگرون زندگی کنه که اوضاعش به هم میریزه
من این رو قبلا هم گفتم یه دوره کلاسهای نویسندگی می رفتیم یه استادی داشتیم دکتر کوروش صفوی اگر اسمشون درست یادم مونده باشه...
ایشون می گفتند قدیما به آدمهای اتو کشیده می گفتند چسونی فستونی، چسونی به معنی شانه زده مرتب و فستونی هم که کارخانهء معتبر پارچه های فاستونی همان کت و شلوارهای معروف فاستونی... بعدها کم کم این در زبان عامه شده ( چسان فسان) و به آدمی که افاده داشت می گفتند خیلی چسان فسان ه!
یا نارنج از اینجا می رود به کشور پرتغال از اونجا به اسم نارنگی میاد اینجا از اینجا به اسم پرتقال می ره اونجا!!!
در کل که این دوست بهتره زیادی مته به خشخاش نگذارند... هزار جور گیر و گرفتاری دیگه هست...
جالب بود ... نمی دونستم ...
مثل داستان چس فیل میمونه و چسترفیلد !
که هنوزم رو بسته هاش عکس فیل میندازن !!
خیلی از کلماتی که ماها روزمره استفاده می کنیم اصلا فارسی نیستند چون هر زبان زنده ای با زبانهای دیگه تعامل داره مثلا:
بیشتر کلمات آشپزخانه اصالتا ترکی هستند:
قابلمه، قاشق، قوری، بشقاب...
بیشتر کلماتی که حرف ( ژ ) دارند فرانسوی هستند:
ژیگول، ژاکت، پیژامه...
کلمات عربی که دیگه تا دلتون بخواهد...
حتی کلمات مغولی مثل:
خانوم، آقا...
در فارسی خاتون درست است نه خانم!
خانوم که صد در صد مغولیه !
اونم مغول الان نه ها !
مغول زمان چنگیز !!
بهتره این عزیز دل روی ریشه زدن به فرهنگ و هویت بیشتر کار کنه تا این کبریت زدن ها از فاصله ۲۰ متری به خرمن خیس زبان فارسی!
خب، من با حس این نوع انتقاد مخالفم. حسی که نوعی تعصب و دغدغه بیمارگونه و حتی ملیگرایی هراسان از تغییر رو نشون میده. اما
باوجود اینکه زبان مادری من فارسی نیست اما وقتی فارسی مینویسم، سعی میکنم قواعدش رو رعایت کنم. نه به این دلیل که روی چیزی تعصب نشون داده باشم، بلکه این باعث میشه من خودم احساس راحتی کنم. اما وقتی مساله تعصب پیش بیاد، من هیچ حسی ندارم.
مساله دیگه اینه که نوشتهها باهم فرق دارن. نوشتههای رسمی، مثل مقالات یا نگارش کتاب، یا نوشتههایی که به مباحث جدی میپردازن، به نظر من اگه قواعد رسمی زبان در اونها رعایت بشه، رسمیتر و قابل اعتمادتر به نظر میرسن. خودم شخصاً وقتی در یک نوشته یا مقاله رسمی، چند غلط حتی املایی ببینم از خوندنش صرفنظر میکنم و اعتمادم رو به نویسنده از دست میدم،
اما نوعی از نوشتهها، مثل دیالوگها و زبان محاورهای که وبلاگ هم جزئی از آنهاست و باوجود اینکه نوشتاریه اما از نظر قواعد زبان، مجاز شناخته شدن، مثل گفتگو در رمانها و داستانها. بنابراین اگر در یک وبلاگ قواعد رسمی و نوشتاری رعایت نشه، نه از نظر ما که از نظر قواعد زبان هم بدون اشکاله. چون نوعی گفتگو و محاوره با خوانندگان به حساب میاد.
جدای از اینها همین خصوصیت ساختار شکنی وبلاگها و دنیای مجازی (بخصوص در عرصه زبان)، از ویژگیهای خیلی مهم اون به حساب میاد و از نظر من، گاهی هم لازمه که با ساختارهای دگم و متعصب روبرو بشیم...
منم معتقدم هر کی هر جور دلش میخواد بنویسه ، البته توی دنیای شخصی مجازی ، نه جایی که باید اصول آیین نگارش و املا رعایت بشه ! مثل روزنامه ، پس لطفا راحت باشین !
پس چرا من شنیده بودم که ؛چسان فسان؛ از فرانسوی اومدس؟ جل الخالق به این تنوع آرا.
من به این مقوله ی تخریب زبان فارسی زیاد اعتقاد ندارم چطور شد وقتی بزرگان حس می کنند همزه ی کوچیک عربی جایی در چسبانده شدن پشت کلمات فارسی نداری و باید یه «ی» اندازه کشتی بشینه پشت کلمه تا منظور نظر همون « ء » رو براورده کنه: خیلی هم درسته اما وقتی نویسنده های همینجوری بیان و تنوین در مثلن رو تشخیص بدن اینم باید همونی که در فارسی شنیده می شه بنویسیم غلطه؟ چه فرقی بین اینها هست جز منشا حرکت؟ شاید زمانی برسه که خود جنابان پاسداران زبان شناسی هم همینها رو تجویز کنند. کسی چه می دونه؟
نوشتن به زبان محاوره چرا باید تیشه بزنه به ریشه ی زبان فارسیمون؟! من این سبک نوشتنو دوست دارم..
بعدشم حالا مثلن زبون فارسی خیلی فارسیه؟ خوبه خیلی از کلمات ما فارسی نیست و به زور فرهنگستان ادب فارسی شدن..
این تنوین عربی رو برداریم ن بذاریم میشه تیشه زدن به ریشه عربی زبونمون که!
یه بار یکی از استاداها تو سمینار به یه دانشجو از این گیرها داد اونم گفت: ما که ترک هستیم و فارسی را پاس داشتن وظیفه ما نیست.
به نظر من هم همون قدر که صدا و سیمای کلن عربی فارسی رو پاس می داره بسه.
نوروز هم که دیگه مال ایرانی ها نیست و مال آذربایجان شده . مولوی فارسی سرا هم که مال ترکیه است و . .
دیگه بی خیال زبان فارسی بشید. به خدا اگه زبان رسمی ما انگلیسی بشه از هند هم جلو می زنیم و هم
زودتر بمب اتم می تونیم بسازیم
سلامممممم
اتفاقا منم گاهی تو کامنتام این جوری حرف می زنم
و بیشتر برا من رسوندن صمیمیته..
و فکر نکنم همچین ضربه اساسی بتونه وارد کنه
هستند ماشالله که ضربه اساسی رو وارد کردند و رفتند
ولی خوب هرکسی یه دیدگاهی داره و اتفاقا دیدگاههایی
که با تعصب و لحن آزار دهنده بیان بشن اصلا مورد قبول
واقع نمی شوند.
متاسفانه بعضیها خیلی وبلاگ ها رو جدی میگیرن و یه حرف ها اعتراضاتی میکنن آدم دلش میسوزه...یه بنده خدایی هم هست میاد وبلاگ من که مثلن از حق خانم ها دفاع کنه!