گوش اگر گوش تو و ناله اگر نالهء من ...

کارتونیست درک نشده یک مطلبی نوشته تو مایه های مضمون آن پست صوتی کذایی ما ! و طفلک یک کوچولو انتقاد و اعتراض کرده به همین شلوغکاری های افراطی و سر و صداهای سرسام آور این ایام و محترم نشمردن حریم شخصی آدمها ... دوست دارم فقط بروید کامنتهایش را بخوانید ببینید چجوری به اشد وضع نگارنده را مورد عنایت قرار داده اند مومنین و مومنات با ادب و صد البته بی نام ! ... که چی ؟ ... که چرا به نمادهای مذهبی که برای مخاطبان مهم است احترام نمی گذاری ... چرا با گستاخی تمام به امامت توهین می کنی ... چرا مملکت به این دمُکراتی را زیر سوال می بری و گزک دست دشمنان دین و ملت میدهی ! ... چرا به اعتقادات اکثریت اهانت میکنی ... و از این دست توجیهات و حرفهای چرند ... خودتان بروید بخوانید خب !

دیشب با عزیزی بحث همین چیزها بود ... که گستردگی و فراگیری این مقوله و مقولاتی از این قبیل که همه طیف ها و اقشار و طبقات را در بر می گیرد و بیشتر هم در ساحت قدسی و لایتغیر دین و مخلفاتش سیر می کند به قدری وسیع و عمیق شده که محال است امیدی به اصلاح اینجور ساختارها و باورهای غلط داشت ... مثل یک درخت کهنسال کج و کوله که بخواهید با لگد زدن به تنه اش بیندازیدش ... معمولن حاصلی جز داغون شدن و آسیب دیدن پا و کفشتان ندارد ! ... البته با آن عزیز فقط صحبت گستردگی و فراگیری بود چون نگاه تحسین آمیز و آمیخته با احترام به این قضیه داشتند و خودشان هم به شدت از مریدان امام حسین و یارانش هستند و این بحث امید به اصلاح و اینها را من به تنهایی و برای دل خوش باور خودم توی ذهنم ادامه دادم ! ...  

-

نظرات 28 + ارسال نظر
م . ح . م . د چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:36 ب.ظ http://khatereha1.blogsky.com/

کرگدن جان دقت کردی تو کامنتاش ؟! دقت کردی کسایی که دم از توهین به امام و این چیزا میزنن همه ناشناسن و اسم و وبلاگ ندارن ؟! حتی طرف با . کامنت گذاشته ! یعنی یک اسمم برای خودش در نظر نگرفته ...
فک میکنم تو جامعه هم همینطوری هستن و یکی را جای 10 نفر جا میزنن که میگن انقد رای آوردیم و این حرفها

علی چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:57 ب.ظ

همین ها ادم ها هستند که مملکت رو خراب می کنند

من و من چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:53 ب.ظ

من عااشق نوشته هاشم واقعن.
اما چون کامنت دونیش با موزیلا باز نمیشه برای من کامنت نمی ذارم
اما تو این پست به خصوص درک نکردم چرا به انزلی چی ها اونجوری گفت
اما باهاش کاملن هم عقیده م

کاتیا چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:13 ب.ظ http://oldgirl.blogfa.com

این بحث امید به اصلاح و اینها را من به تنهایی و برای دل خوش باور خودم توی ذهنم ادامه دادم ! ...

ای بابا. ما دم خونمون یک تکیه زدند این قدر بلند سر و صدای طبل و فلوت و داد و بیداد خوانندشون میاد که وقتی شروع میکنند من مدام بهشون فحش میدم .

یکی نیس بهشون بگه .
عزیزان من
کمی آرام تر.

رهـــــگذر چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:20 ب.ظ

سلام بر برادر کرگدن... از شما بعید بود که بخوای یک طرفه به قاضی بری!

من تو وبلاگ اون برادر هم نوشتم که (هرچند کمی تند) باید به اعتقادات دیگران چه درست و چه غلط احترام بگذاریم...

شما ها که دم از روشن فکری میزنید چطور به این موضوع اهمیت نمیدید؟

دین ندارید، لااقل که میتونید آزاده باشید؟ نمیتونید؟ پس توقع آزادگی از بقیه نداشته باشید...

عزت زیاد

واحه چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:35 ب.ظ

سلام

من چون عجله دارم هنوز مطلب کارتونیست درک نشده رو نخواندم اما یاد اون شعر افتادم به قول آل احمد:

ما همه شیریم شیران علم!

حمله مان از باد باشد دم به دم!

به نظرم اینکه مردم ما اصلاح پذیر نیستند تقصیر دین یا اعتقادات نیست.

اگر این مردم به جای امام حسین برای رستم و سهراب از اول یک چنین آیینی برپا کرده بودند باور کنید این دیوانه بازیها را برای آن مراسم هم در می آوردند...

چون مردم ما بیش از آنکه حرکتهای عقلانی داشته باشند احساسی رفتار می کنند.

در همین عالم نت برای خود شما چقدر پیش آمده که مخاطبانی که یک زمان قربان صدقه شما می رفته اند چند وقت بعد بد و بیراه نثارتان کنند نگویید پیش نیامده که باور نمی کنم!

مردم ما کلا این تیپی هستند که نه محبت و ارداتشان چندان می ارزد! نه نفرت و انزجارشان! چون اهل افراط و تفریطند هیچوقت در هیچ موضوعی اهل تعادل نیستند در حالیکه اعتدال صفت بارز پیامبر بوده است که مومنین را به آن توصیه کرده پس این مومنین و مومنات که اهل افراط و تفریطند نمی توانند به حقیقت خواست پیامبرشان حتی نزدیک باشند!

مکتوب چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:50 ب.ظ http://maktooob.persianblog.ir

ای جانم . یعنی یه جایی تو دلم خنک شد که وصف ناشدنی . دمش گررررررررررررم . آقا محسن من خودم مسلمونم کربلا هم رفتم عاشق ابوالفضل هم هستم اما این کارا رو نمیفهمم. میدونی چرا ؟ چون شعور پشتش نیست که بشه فهمیدش .

ساسان.ا.ک چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:13 ب.ظ http://www.mohrehaftom.blogfa.com

این کارتونیست درک نشده ی شما اگر مثل بنده ی حقیر از شهر دیگری بود و به تبریز می آمد و صدای عزاداری تا ساعت 4 صبح رو می شنید چه می گفت؟( البته ما که خوش خوابیم و همون اول کار خوابمان برد اما دوستانمان خیر.)
ولی عزاداری های تو این شهر خیلی منحصر به فرده.

پروین چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:05 ب.ظ

کرگدن عزیز،
ما ایرانی ها یک ضرب المثل داریم که میگوید؛ جواب های هوی است؛.

آن کامنت های توهین آمیز و بی ادبانه جواب این پست توهین آمیز و بی ادبانه است. و چقدر حیف.... چون نکتهء نهفته شده در پست کاملا ارزشمند است و قابل بحث. اما طریقهء مطرح کردن آن، اصل موضوع را مخدوش کرده.

اگر شما این نویسنده را نمی شناختید، بر اساس ؛تئوری توطئه؛ که ذهن اکثریت ما ایرانی ها را مشغول خود کرده، می شد گفت این نقد احمقانه برای این نوشته شده که سندیت و مشروعیت را از نقدها و اعتراض ها به این بالماسکهء مسخره ای که به نام عزاداری برای امام حسین به پا میشود، سلب کند.

مومو چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:14 ب.ظ http://mo-mo.blogsky.com

ما بزک بودیم بز شدیم و هنوز بهار با کمبزه و خیار نیامد و گمان هم نکنم که به این زودی ها بیاید... اوضاع همین و همین خواهد بود

مامانگار چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:47 ب.ظ

...فقط اینو میدونم که نه نیازی به جنگیدن هست و نه نیازی به انرژی گذاشتن زیادی بر روی این مسایل !...
من بچه بودم که قدم بقدم تو خیابونا پرده خوانی و قمه زنی و نمایشات تعزیه به سبک سریال شب دهم اجرامیشد(حالا فکرنکنید ما عمرمان به قاجار واینا قد میده..خیر منظور چهل سال پیشه)...
اما خوشبختانه همه شون کم کم ورافتاد و حالا ته مانده هایش همین مراسمی ست که بعضااین شبها میبینیم...
که اونها هم طولی نمیکشد تااز سرها بیفتد...وجایش را یک بزرگداشت عاشقانه والبته معقولانه ازمقام امام حسین بگیرد...

واحه چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:58 ب.ظ

خب تازه الان مطلب این کارتونیست درک نشده رو خواندم چند وقت پیش هم یک لینک دیگر از ایشون گذاشته بودید! با دو تا مطلبی که تا به حال از ایشان خوانده ام به نظرم چند نقد به ایشان وارد است:

۱. زبان تمسخر داشتن

۲. از موضع بالا و از خود متشکری حرف زدن

۳. توهین کردن به دیگران

۴. همه چیز را به هم ربط دادن و به نتیجهء دلخواه رسیدن!

واحه چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:01 ب.ظ

من خودم تذکر دادن را بی فایده می دانستم اما چند شب پیش به آخوند یک مسجد دربارهء صدای نوحه شان تذکر دادم از آن شب به بعد خدا وکیلی دیگر نوحه را از بلندگو و با اکو پخش نمی کنند یعنی اگر فردی برود کنار چادر خیمه شان بایستد برای چای صلواتی، صدای نوحه را هم می شنود.

پاییز بلند چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:10 ب.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

درووووووووووووووووووووووووووووووووود
اتقا ما همونجا کامتن گذاشتیم...
این آدمای بی عقل و بی منطق خودشونم نمیدونن چقد احمقن و ادعای فهم فراگیر هم دارن..
ابلهم آقا ابله ه ه ه ه ه
مگه ابله شاخ و دم داره جانم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کورش تمدن چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
واقعا این خرافات رفته تو گوشت و استخونمون
خیلی سخته بیرون کردنش
شاید چند نسل طول بکشه

سین چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:58 ب.ظ http://hourglass.blogfa.com

چه عکس قشنگی !!!

مهسا چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:49 ب.ظ http://exposed.blogsky.com

اون عزیزی که باهاش بحث می‌کردی و تو ذهنت شاید زدی تیر تپرش هم کردی . عباس نبود احیانن؟

پاییز بلند پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:43 ق.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

درووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود
محسن یه پست اختصاصی داری
بی شرف ف ف ف ف ف ف ف ف ف ف ف ف میدونی چقد میخوامت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت؟
خیلی دوسا دارم م م م م م م م م م م لعنتی ی ی ی ی
.
.
.
.
اینجا چرا خصوصی نداره؟

دختر ایرونی پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ق.ظ http://iranian-girl22.blogfa.com

اصولا خوش باوری خوبه
تبریک میگم بهتون

پاییز بلند پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:10 ق.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

۲۰

نیما پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:45 ق.ظ http://www.arezuhaye-aghaghi.blogsky.com

کرگدن خان این بساط به این راحتی جمع بشو نیست ! اینا دارند از این راه نون زن و بچشونو میدن ! مگه دیونند که کاری به این پرمنفعتی رو بی خیال بشند !

احسان پرسا پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:35 ب.ظ http://sahelneshin.parsiblog.com

محسن جان
این محرم گذشت و تو فقط از صدای آزار دهنده ی مداحا و صدای بلند طبل ها و خاطره تک چرخ زدن جلوی دخترا نوشتی ..
خدا کنه یه روزی برسه که هیچ کس برای عزاداری مزاحم مردم نشه و عزاداری ها در حسینیه ها برگزار بشه و کارناوال عاشورا تو خیابابونا راه نیفته اما ..
محسن جان
این محرم هم گذشت .. حواست هست ؟

کرگدن پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:16 ب.ظ

جان مولا مث نوحه خونا تو ظهر عاشورا حرف نزن احسان !
مطمئن باش سال دیگه ام اگه زنده باشم همینا رو می نویسم !

مهربان پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:42 ب.ظ http://mehrabanam.blogsky.com/

لطفا در مورد اون عزیزی که دیشب باهاش بحث همین چیز هارا می کردید شفاف سازی کنید
منظورتون دقیقا کدامیک از اون ۱۰ نفره؟

نکنه ما رو پیچوندین بعد رفتین پیش یه عزیز دیگه

ماهی تنگ بلور پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:10 ب.ظ http://hichooopoooch1.persianblog.ir/

سال دیگه میخواییم ساز و دهل بیاریم یه کم شادی داشته باشه ملت بشیتر جذب بشن

مکث پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ب.ظ http://maks1981.blogfa.com

محسن؟ اگر مهدی پژوم رو دیدی بهش سلام برسون و بگو بیاد روی خط با هم حرف بزنیم این روزها... بگو حتما بیاد چون دلم براش تنگ شده....مرسی رفیق.

سهبا پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:11 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/#

سلام . وسط بحث های مربوط به پستتون یه حرف نامربوطه لابد اگه بگم ازتون خیلی خیلی ممنونم . تمام این روزهام داره با صدای منزوی میگذره . یکبار دیگه مدیون و شرمنده شما شدم ! مرسی .

م . ح . م . د پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:52 ب.ظ http://khatereha1.blogsky.com/

چه رنگ وبلاگ قشنگ شده ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.