-

نظرات 374 + ارسال نظر
سیمین پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:48 ب.ظ http://rosoobha.blogsky.com

چیزی برای گفتن ندارم.فقط گوش می کنم...
سالها کرگدن شنیده حالا ما باید گوش کنیم...
گوش می کنیم در سکوت تا هر وقتی که لازم باشه...

یک طرفدار پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:54 ب.ظ

جای خالیتون آدمو عذاب میده!مثل شکنجه!

عاطفه پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:12 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

کیامهر پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:14 ب.ظ http://www.javgiriat.blogsky.com/

سلام رفیق
فیلتر بخوره تو سر منو جوگیریاتم
سانسور نکن این کرگدن بینوا رو
بذار حرف دلش رو بزنه
خدایی لاغر شدی حالا ؟
پوست استخوان که نشدی خب
شما تا سی سال دیگه هم روزی نیم کیلو کم کنی باز جای نگرانی نیست
از الان دارم غصه غروب فردایت را می خورم
جان من نشینی توی خونه غصه بخوریها
برو پیش آرش یا آقا طیب که دلت باز بشه
مواظب خودت باش
ماچ

رژلب پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:18 ب.ظ http://www.delaraaaaam.blogfa.com

مخلصیم

عاطفه پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:38 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

چقدر این نامه ی چهارم توش غم و غصه داشت.. امیدورام هرچه زود لبخندبیاد رو لبت.. لبخندی که هیچ وقت پاک نشه.. با هیچی پاک نشه..

مینا پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:39 ب.ظ http://www.harfebihesaab.blogfa.com

سلام. اومدم بگم (( ما هستیم))

sahba پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:38 ب.ظ

deltangihayi ke har ruz bishtar nemud mikone! farda chi mishe yani?

رها بانو پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:57 ب.ظ http://raha-banoo.persianblog.ir/

سلااااااااااام کرگدن جان

عصر پنجشنبه ی زمستونیتون به خیر و خوشی و سلامتی ...

م . ح . م . د پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:16 ب.ظ http://baghema.blogsky.com/

سلام کرگدن جان و همچنین محسن باقرلوی جیگر طلا

شبت بخیر ...

سیمین پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:43 ب.ظ

عاطی پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 ب.ظ

سلام محسن خان جان . هربار که این ۴ نامه رو میخونم بیشتر به این نتیجه میرسم که هربار سعی میکنی روحیه دارتر بنویسی ولی هربار کمتر موفق میشی چون هرروز دلتنگ تر میشی .
آقامحسن اینجوری فقط بیشتر اذیت میشی . همون گیج رفتن و تلو برگشتن که کرگدن گفت .
شبت بخیر بزرگمرد تکدل .

سحر پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ب.ظ http://dayzad.blogsky.com/

آقا محسن نیستی اما خونه ات شده خونه ی امید!
باورت میشه هروقت دلم میگیره و احساس تنهایی میکنم میام اینجا؟ وقتی اینجا میام و بین دوستای خوبم میام وقتی کامنتهای پر از محبتشونو میخونم و وقتی میبینم در خونه ات هنوز به رومون بازه امید میگیرم. کاش نرفته بودی و کاش بازم بیای هرچه زودتر!

پاییز بلند پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:44 ب.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

دروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

شب همه به خیر و خوشی ی ی ی ی
ما که با ناتخوشی خوشیم و براتون از ته قلب آرزو داریم که از خوشی خوش باشین

روشنک پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ http://hasti727.blogfa.com

امروز برات دعا کردم


همیشه لحظه اخر خدا نزدیکتر میشه

روشنک پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:47 ب.ظ http://hasti727.blogfa.com

محسن خان اینورا ؟؟؟
خوبی؟؟

پاییز بلند پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

روشنک بانوووووووو٬ شب بخیر..
خوب؟ خوب خودشو بخ من چه کار داره؟
رفیقم داره غم میخوره
این همه غم کم کم نه٬ یک سر میخوره...
و ما مست میکنیم تا به سیاهی برسیم

پاییز بلند پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:56 ب.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

درووووووووووووووووووووووووووووووود محسن
مث هر شب اما امشب زودتر اومدم سر قرار
مث دیالوگ های بهروز وثوقی تو فیلم کندو:

یه بطر عرق بیار گلومو تر کنم یه چیزی ام بیار بزارم دهنم واسه مزه.. اما این یارو نفهمید من بش چی گفتمو بر بر بهم زل زد..
گفتم گیو می ویسکی
|آی وانت بی درانک ک ک ک ک از کرزی بوی ی ی

مست میکنم و ...
خود بخوان این حدیث مفصل..

سمیرا پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:59 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

این نامه چهارمی نشون میده که دل کرگدن بدجوری گرفته...محسن حلالت نمیکنه این کرگدن؟‌چرا اینقدر اذیتش میکنی ؟ ها؟‌چرا حرف نمیزنی؟‌چرا زل زدی به من و بغض کردی؟‌بابا لامصب بذار اون بغض لعنتیت بشکنه...بیا بگو دلت واسه کرگدن بیچاره تنگ شده...این بچه هی هر روز تا غروب از پنجره زل میزنه به بیرون منتظره تا باباش بیاد...هر شب با اشک میخوابه شامشم نمیخوره....گاهی تب میکنه توی خواب هزیون میگه چند بار اسم تورو آورد...محسن خان باقرلو یه ذره احساس داشته باش بچچه....میدونم که الان بغض کردی شایدم داری میباری اما به فکر ما نیستی به فکر این کرگدن بیچاره باش اگه همینجوری پیش بره بهار امسالو نمی بینه ها...گفته باشم

روشنک جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ق.ظ http://hasti727.blogfa.com

شب خوش
دعا میکنم سر رشته کارت همیشه به دستت باشه
و غم هات یکی یکی اب شن

روشنک جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ق.ظ http://hasti727.blogfa.com

شب ارومی داشته باشی
خوب بخوابی
و فردا روز قشنگی برات باشه



خودتم میدونی که حتی یه لحظه بسه واسه تغییر کردن
شب به خیر

عاطی جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:52 ق.ظ http://parvaze67.blogfa.com

راحت و آروم بخواب شهریار که فردا تعطیله . ولی ما ول بکنت نیستیم برار . تو حرم به یادت هستم و دعاگوت که هرچه زودتر برگردی درکمال آسایش خیال و آرامش روح و روان و سلا متی جسم و جان . این کرگدن کوچولوی مارو هم انقدر ناراحت و غصه دار نکن . شبت خوش و بامداد جمعه ات بخیر .

ماهان یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ب.ظ http://mahanmomeni.persianblog.ir

می دونستم دلت شکسته از بی مرامی ها بی خیال این ملت دنیای مجازی شو و خودتو اذیت نکن فقط برای دل خودت بنویس ولی همین که اومدم بست جدید دیدم خوشحال شدم باشی یا نباشی به یادتم آقا محسن آقا کرگدن

تک پر دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:42 ق.ظ

بای بای

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.