میخوام ببینم چرا من مثل شما عکس نمی گیرم و بهانه دوربین دارم؟ عکاس خوبی ام، چندبار جایزه بردم یعنی دروغ نگم فقط یک بار
راستش من از بچچگی عشق دوربین و عکاسی بودم ولی هیچوخت نشد که یه دوربین داشته باشم واسه خود خودم هنوزم ندارم ... این عکسارم با گوشی م میندازم ... یه ال جی زپرتی سه مگا پیکسلی !
حسرت به دلم موند این ماه فقط یه بار تو یه عکس گرد و کامل بیفته و این هاله ش عکس رو خراب نکنه!همه ش کش و قوس میاد تو عکسا... عاشق این رنگ سبز توی عکسم....دقیقا همین سبز....نه پر رنگتر نه کمرنگتر...... آرامش خوبی داشت این عکس....مرسی
سلام داداشی... از وختی این عکسو گذاشتی هر بار که میام اینجا با دیدن دوباره ی عکس تو سرم صدای جیر جیرک می پیچه... صدایی که برام تداعی کننده ی سکوت و تنهاییه.... عکس قشنگیه مرسی
مطمئنی ماهه؟ لامپ 100 نیست. مطمئنی آبادیه؟ خونه مش رحیم اینا نیست. مطمئنی عکسه؟ باب راس اون دور و ورا نیست. مطمئنی کار محسنه؟ کار یه آدم زیر آب زن نیست. بابا خوب پنبه هامو زدی خوب. حال بگو به من توی این بلاگفا چه طوری میشه کامنت ها رو تایید نکرد و در دم نمایش داد؟
پاییز بلند
شنبه 16 مهرماه سال 1390 ساعت 06:19 ب.ظ
به حمید: این همه کلیپ و ترجمه متن اجراهای باب دیلن تو نت هست که.. برات چنتاشو تو وبلاگت لینک میزارم
بابا هنرمند
ما که اول شدیم انگار
آغ محسن دوربینت چه نه؟
میخوام ببینم چرا من مثل شما عکس نمی گیرم و بهانه دوربین دارم؟
عکاس خوبی ام، چندبار جایزه بردم
یعنی دروغ نگم فقط یک بار
راستش من از بچچگی عشق دوربین و عکاسی بودم
ولی هیچوخت نشد که یه دوربین داشته باشم واسه خود خودم
هنوزم ندارم ... این عکسارم با گوشی م میندازم ...
یه ال جی زپرتی سه مگا پیکسلی !
قشنگ افتاده محسن !
خیلی عکس قشنگیه..
تصور بودن تو اون حیاط زیر اون چتر برگها و تماشای ماه لذذتی داره هاااااا...
اهل آبادی در خواب؟
حسی که به آدم میده خیلی زنده و ملموسه.
یاد شبهای تابستون و حیاط خونمون افتادم.
دستتون درد نکنه قربان و ایشالا که یه دوربین عالی گیرتون بیاد.
ماه بالاسر آبادی ...
اما این بار اهل آبادی بیدارررررر
داداش چرا نگفتی این عکسو کجا و کی ودر چه مناسبتی گرفتی شاید اینطوری چندتا فاتحه بیشتر نثارش می کردند
مسافر تشریف بردین قربان؟!!
ماه در آغوش یرگهای سبزٍ پاییزی!!
عکس زیبایی است...خیال انگیز و رویایی..
مثل همین شبهای خنک پاییزی...
حسرت به دلم موند این ماه فقط یه بار تو یه عکس گرد و کامل بیفته و این هاله ش عکس رو خراب نکنه!همه ش کش و قوس میاد تو عکسا...
عاشق این رنگ سبز توی عکسم....دقیقا همین سبز....نه پر رنگتر نه کمرنگتر......
آرامش خوبی داشت این عکس....مرسی
جدا از عکسای اینجوری خیلی خوشم میاد
جه جور حس ملسی بم میده
مرسی
راستی مرزبان نامه بروزه
دوسش داشتم خیلی....
ممنون جناب باقرلو ....
منم مثه بقیه!!!!
عالی بوود!
یاد حیاط خوونه مامان بزرگم افتادم!شبا می رفتیم توو حیاط روو تخت!می خابیدیم!ماه بعضی وقتا می اوومد بالا سرموون!با کلی ستاره!و درخت!
بعضی آدمها باران را احساس میکنند
بقیه فقط خیس میشوند
باب دیلان
i love the moon after the god !
انگار که اون شاخه و برگاش دارن از ماه نگهداری می کنن../ یه فرم قشنگ دورش گرفتن../
خوش به حال آبادی .....
انگار که آسمون آذین بندی شده با اون برگها و ماه هم مثل یک لامپ پر نور ، نور افشانی میکنه
آبادی تان همیشه پر ماه
(به ضمه پ)
ماه در میاد که چی بشه
میخواد عزیز کی بشه
ماه در میاد چکار کنه
باز آسمون رو تار کنه
نمی دونه تو هستی
بجای اون نشستی
نمی دونه تو ماهی
تو که رفیق راهی
عجب حکایتی شده
فکر تو عادتی شده
که از سرم نمیره
که از سرم نمیره
عجب روایتی شده
عشقت عبادتی شده
خدا ازم نگیره
خدا ازم نگیره
ماه در میاد که چی بشه
میخواد عزیز کی بشه
ماه در میاد چکار کنه
باز آسمون رو تار کنه
نمی دونه تو هستی
بجای اون نشستی
نمی دونه تو ماهی
تو که رفیق راهی
یه ماه می خواستم که دارم
ای ماه شام تارم
تویی رفیق راه من
ای غنچه ی بهارم
یه ماه می خواستم که دارم
ای ماه شام تارم
تویی رفیق راه من
ای غنچه ی بهارم
ماه در میاد که چی بشه
میخواد عزیز کی بشه
ماه در میاد چکار کنه
باز آسمون رو تار کنه
نمی دونه تو هستی
بجای اون نشستی
نمی دونه تو ماهی
تو که رفیق راهی
عجب حکایتی شده
فکر تو عادتی شده
که از سرم نمیره
که از سرم نمیره
عجب روایتی شده
عشقت عبادتی شده
خدا ازم نگیره
خدا ازم نگیره
ماه در میاد که چی بشه
میخواد عزیز کی بشه
ماه در میاد چکار کنه
باز آسمون رو تار کنه
نمی دونه تو هستی
بجای اون نشستی
نمی دونه تو ماهی
تو که رفیق راهی
عکس قشنگی شده ولی نمیدونم چرا ماه شکل لامپ افتاده
اینکه آسمون مشکی و برگهای درخت سبز ترکیب شیکی شده
"بعضی آدمها باران را احساس میکنند
بقیه فقط خیس میشوند"...
چقدر خوب بود...و چقدر حیف که جز دو سه تا از شعرای اعتراضیش که به فارسی ترجمه شده چیز دیگه ای از باب دیلن توو نت نیست...
"ترکیب شیک"...
دقیقا دنبال همچین عبارتی میگشتم!...
حالا میفهمم چرا اولین بار با دیدن این عکس یاد یه زن سبزه لاغر اندام توو لباس مجلسی سبز افتادم...
...اون سایه روشن شاخ و برگها...
...اون سفینه نورانی وسط تیره - روشن ها..
...در پس زمینه تاریک !!...
...قشنگه...مرسی..
بسیار زیبا
چقدر قشنگ. آدم دلش می خواد
سلام داداشی...
از وختی این عکسو گذاشتی هر بار که میام اینجا با دیدن دوباره ی عکس تو سرم صدای جیر جیرک می پیچه...
صدایی که برام تداعی کننده ی سکوت و تنهاییه....
عکس قشنگیه
مرسی
خیلی لعنتیه این ماهی که بالا سر ِ آبادیه
ماه داره برگها رو ناز می کنه...
این خودِ خودِ زندگیه...
مطمئنی ماهه؟ لامپ 100 نیست.
مطمئنی آبادیه؟ خونه مش رحیم اینا نیست.
مطمئنی عکسه؟ باب راس اون دور و ورا نیست.
مطمئنی کار محسنه؟ کار یه آدم زیر آب زن نیست.
بابا خوب پنبه هامو زدی خوب.
حال بگو به من توی این بلاگفا چه طوری میشه کامنت ها رو تایید نکرد و در دم نمایش داد؟
به حمید: این همه کلیپ و ترجمه متن اجراهای باب دیلن تو نت هست که..
برات چنتاشو تو وبلاگت لینک میزارم
سلامممم
اینایی که دیوونه بارونند کدوم دسته هستن جناب باقرلو؟...
عکس هم حس داشت...ممنون
اون هاله ی دورش باحاله ..
چه جالب ِ تو آسمون هیچ ستاره ای نیس ..
وای چه حس خوبی داره این عکس-
آسمون شب با ماهش قشنگه-
به واقع باید بگم که عکس هنرمندانه ایه. مثلا من با گوشی با کیفیت بالاتر وقتی نتونم همچین عکسی بگیرم چه فایده داره.
این که آبادی نیست ! درخته !