خیلی وخت بود پنج ساعت یکسره پای تلوزیون ننشسته بودم ... یعنی اصلن یادم نمی آید آخرین بار کی همچین کاری کردم ... و امروز از شیش و نیم بعد از ظهر تا یازده و نیم میخکوب شدم پای مسابقهء MOMENT OF TRUTH ... خیلی وخت پیش بی تا درباره اش نوشته بود که تماشا کردنش ( و حتی شرکت کردن در آن ) چقدر می تواند تجربهء جالب و عجیبی باشد ... پیشنهاد می کنم آنهایی که ندیده اند حتما بگیرند و ببینند ... تماشای آدمها در لحظات داغ شدن با هُرم حقیقت قد چند تا لیسانس ، روانشناسی و جامعه شناسی و مردمشناسی اضافه می کند به آدم و نگاهش را به خیلی چیزها عوض می کند ... گذشته از این ، نکته ای که در خصوص سوال و جوابها و عکس العمل های نزدیکان شرکت کنندگان و حضار خیلی برایم جالب بود اهمیت انسانیت و اخلاق مداری و صداقت ، و ارزش پایبندی به خانواده و قانون و عرف و اخلاق بود آنهم در باور اکثریتِ اهالی جامعه ای که مغز شستشو دادهء ما تک تکشان را فاسد و لاقید می داند ...

نظرات 17 + ارسال نظر
حرفخونه شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ق.ظ

تا حالا ندیدم این مسابقه رو. کاش یه توضیحی میدادید داستانش چیه؟

محسن باقرلو شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:14 ق.ظ

اگه اسم مسابقه رو توی گوگل سرچ کنید اطلاعات کامل هست درباره ش ... مثلن این لینک :

http://www.farsisubtitle.com/weblog/1387/04/daily/the-moment-of-truth

محسن باقرلو شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:16 ق.ظ

یا همین پست بی تا :

http://khanoomek.blogfa.com/post-71.aspx

که کامل و خوب توضیح داده مسابقه رو ...

فاطمه شمیم یار شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:25 ق.ظ

سلاممم
من مسابقه رو ندیدم...ولی همینقدر می دونم درسته خوب و بد همه جا هست به قول قدیمیا...ولی به نظر من اونا برزگترین حسنشون با همه بدیها و خوبی ها رک بودن و صداقتشونه..من که فکر می کنم از ماها صادق ترن حداقل با خودشون....

جعفری نژاد شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:58 ق.ظ

سلام

چند سال پیش بود که از MBC4 پخش می شد ، طبق معمول خیلی از لحظات برنامه روی کاکل Showman برنامه می چرخید ، اما جالب تر از تمام افت و خیزهای اخلاقی که اصل و ریشه برنامه بود ، برای من ، کنار آمدن بی قید و شرط طرف مقابل ( حداقل در لحظه ی شنیدن حقیقت ) بود ، این که می گویند " حقیقت شنیدنی است " شاید اینجا تعریف شده باشد اما بی شک برخی جاها شنیدنی تر است

ری را شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:08 ق.ظ http://narenjestaan.persianblog.ir

یه بار تو mbc4 دیدم
من بجای طرف داشتم سکته می کردم . جنبه ی این همه هیجان و ندارم

نیما شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:02 ق.ظ

یکی دوباری به صورت اتفاقی دیدم... من که عمرن بتونم شرکت کنم و راست بگم !

نسترن شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:52 ق.ظ

از کدوم کانال؟ چه ساعتی؟
خیلی دوس دارم ببینمش.
مرسی از معرفی به جاتون.

ای لار شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ق.ظ

اگه آدم ها فقط می تونستند با همین حقیقت روبرو شوند. با این حقیقت های غالبا تلخ.

البته من مسائل اخلاقی رو، به خاطر سنگینی ذاتی شون الان زیاد نمی گم، اما همین حس و حال ساده خود ما آدم ها... این که بدونیم وافعا کی هستیم. ما غالبا دوست داریم فریب بدیم خودمون رو. و بعد دیگران رو.

داری یک درونی هستیم که حتی برای خودمون هم غیر قابل تحمله. و دوست داریم از شرش راحت بشیم.

این که مثلا من، حامد نوعی، بدونم که عرضه نویسنده شدن ندارم. عرضه حرف خوب زدن ندارم. بدونم که واقعا کی هستم. چه کاری بلدم. چه قدر از آقای ایکس خوشم می آد. از کیا بدم می اد...

من فکر کنم، همین حقیقته که ماها ازش می ترسیم و به فریب پناه می بریم. ما دوست داریم بعضی ها را صرفا بگاییم، بدون آن که عاشق آن ها باشیم. عاشق بعضی ها هستیم که اصلا دوست نداریم رابطه خاصی با آن ها داشته باشیم. رئیس مان حرف مزخرف می زند و ما برای حفظ جایگاه، به جای حقیقت، به سکوت پناه می بریم.

و لحظه حقیقت، از این جهت، به نظر من خیلی جالبه. اون جایی که ما حاضر می شیم گوشه ای از برهنگی درونی مون رو بفروشیم. و جالب اینه که حتی اون برنده احتمالی نهایی هم، که همه گمان می کنند دیگر حقیقت ناگفته ندارد، حقیقتی دارد که هنوز مخفی است...

حتی ساده ترین برنامه ها هم، وقتی عمیق به درونش فکر می کنی، دنیایی اند...

شادی شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:21 ب.ظ http://wordsofshadi.blogsky.com

اون مغز شست و شو داده رو خیلی خوب اومدین

رضا فتوحی شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:10 ب.ظ

یکی از جالب ترین قسمت هاش جایی بود که دختری هر سئوالی رو راست جواب داد... راست هایی که شاید براش گرون تمام بشن... اما رسید به پرسشی با این محتوا که خودت رو دوست داری یا از خودت راضی هستی و جوابش دروغ بود...
امان از اینکه آدم با خودش رو راست نباشه....
قشنگ ترین لحظه ی این مسابقه به نظرم همونجا بود

آلن شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ب.ظ

مسابقه وحشتناکیه.
تمام عضلات بدن رو منقبض میکنه.

رعنا یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:00 ب.ظ http://patepostchi.blogfa.com

ما خودمونو برترین می دونیم و با همین اخلاقمون چه گندهای پاک نشدنی که به زندگی هم نمی زنیم !

سال صفری یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:31 ب.ظ

سر این مسابقه هه تو خونه ی ما دعوا بود. سر اینکه اینجا اهمیت صداقت بیشتر مطرح میشه یا صرف خودخواهی طرف؟

یعنی راست میگه طرف واسه چی؟ واسه راست گفتن یا واسه گیر آوردن پوله؟ اگه واسه راست گفتنه پس دلیل تا حالا پنهون کردنش چی بوده؟ اگه بابت خودخواهیشه و راست میگه پوله رو بگیره پس چرا یه عده شون اونهمه از این رو به اون رو میشدن و اینا.

ما تو خونه به یه نتیجه ی درست و درمون نرسیدیم. گفتم اینجا بگم شاید یکی تونست با یه دلیل درست و درمون جواب این سوال رو بده.

عارفه یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:04 ب.ظ http://inrozha.blogsky.com/

سلام اقای باقرلو صندلی داغ که اقا کیامهر دعوتتون کرد رو شرکت نمی کنید؟

ثمانه یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:23 ب.ظ http://vaselina.blogfa.com

چه بسا خیلی چیزها برای انسان با اهمیت باشد و در زندگی به انها کمتر توجهی کند !

آوا دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:04 ق.ظ

منم ندیدم تاحالااینو
لینکو دنبال میکنم
جملات آخری را
خوب آمدید....
اوهوم.......
یاحق...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.