خنده ات  

اعجاز شهناز است  

در کُرد بیات ...  

.   

.  

از حامد عسگری 

.   

.   

.  

پی غزل نوشت : 

رضا سیرجانی بعد از دو سال با یک غزل به روز است ... 

.  

نظرات 58 + ارسال نظر
محسن باقرلو شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:40 ب.ظ

امید ( به تشدید میم )
تنها چیزیه که لامصصب
همیشه هست
حتی وختی که نیست ...

دکولته بانو شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ب.ظ

اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول

دکولته بانو شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:45 ب.ظ

چه عکسی ... چه شعری ... چه تلفیق نازی ... دمت گرم ... دستت درست ...

کسب درآمد اینترنتی شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ب.ظ

این سایت بابت هر کلیک 200$ میده و بابت ایمیل خواندن 300$ می دهد در ضمن بابت ثبت نام هم 2000$ جایزه می دهد ولی لینک برای کلیک هر روز نمی دهد و یک روز در میان لینک می دهد سقف پرداختش هم 80000$ می باشد برای ثبت نام بر روی لینک زیر کلیک کنید
http://comeongain.com/pages/index.php?refid=pars
این سایت فوق العاده است و ظاهرا" پر سود است و ارزش امتحان کردن را دارد . بعد از ورود از طریق لینک زیر روی sign up کلیک کنید و شما باید داخل بوکس مورد نظر نام ایمیل خود را وارد کنید تا برای شما ایمیل فرستاده شود، بلافاصله ایمیلی برای شما ارسال می شود .شما باید ایمیل خود را چک کرده و از آنجا ثبت نام را ادامه دهید .
E-Mail: ادرس ایمیل شما در این قسمت ثبت شده است
Send emails to: site Inbox
First Name: نام خود را بنویسید.
Last Name: نام خانوادگی خود را بنویسید.
Address: آدرس خود را بنویسید.
City: نام شهر خود را بنویسید.
State: برای ایرانیان داخل ایران باید N/A باشد.
Other: نام استان خود را وارد کنید.
Zip Code: کد پستی خود را وارد نمائید.
Country: کشور خود را انتخاب نمائید.
Referred by: pars

جزیره شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:58 ب.ظ

شوقِ به زندگی
اول راه بودن
انرژی زیااااااااااااااااااااااااااااااااااد
چشاش مثه چشای یه برنده برق میزنه
وای خدا. خوش به حالش

جزیره شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:58 ب.ظ

کامنت بالا در مورد هدرتون بود

جزیره شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 ب.ظ

من در مورد پست نمیتونم نظر بدماخه حتی نمیتونم اَ اِ اُ گذاری کنم واسه خط سوم!!!!

فیلسوف شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://05.blogfa.com

بیات کرد؟
یا
کرد بیات؟!

آذرنوش شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:48 ب.ظ http://azar-noosh.blogsky.com

محسن هدرتون چشمک میزنه ...زیباست

صدای سکوت شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:55 ب.ظ

لام
چه عکسی...چه نگاه شاد و نافذی
و چه لبخند بانمکی
هر بیننده ای را سر ذوق میاره این چهره مهربان

واحه یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:19 ق.ظ

بیشتر عکسهای بچگیم یه همچین خنده ای روی لبام هست! ولی از بچگی تا بزرگی کلی ماجرا هست برای تمام بچه ها که وقتی اینجوری مثل شکوفه های بهاری پر از لبخندند هیچ تصوری از ماجراهای پیش رو ندارند...

ببخشید که همیشه ساز مخالف می زنم با پستهای شما ولی خب اینم نگاه منه دیگه... این که فکر می کنم بچه دار شدن یک خیانته در حق بچه هایی که به خاطر خوخواهی والدین متولد می شوند...

فیلسوف یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:21 ق.ظ http://05.blogfa.com

http://alb.netau.net/photos/8d2f92539a54.jpg
امیدوارم ازش خوشتون بیاد:)
میتونین محس باقر لو رو سوار کنین رو قسمته پشته "ها" و "ی" معکوس
چون اون قسمت رو عمدا خالی گذاشتم

فیلسوف یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:22 ق.ظ http://05.blogfa.com

محسن=محس

واحه یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:43 ق.ظ

جزو اون دسته از آدمها هستم که معتقدم آدمها اگر علاقمند به بچه داشتن هستند بهتره بچه های بی سرپرست رو به فرزندی قبول کنند چون اینا دیگه به دنیا اومدند و نمی شه کاریش کرد...
اما وقتی آدم مسئول به دنیا آوردن بچه ای هست، یعنی مسئول لحظه لحظه زندگی آیندهء اون بچه و تضمین سعادتمندی همهء آینده و عاقبت به خیری اش هست...

واحه یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:21 ق.ظ

تصویرسازی روی لباس این بچه هم خیلی هنرمندانه و زیباست...

پروین یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:27 ق.ظ

ای جااان ِ دل ِ من به این دختر قشنگ با اون لبخند قشنگش...
ما یه مریض داریم عین عین این دختر کوجولوست. اسمش اِکاتریناست و اصالتا اهل لهستان. انقدر خوش زبونه که میخوای بخوری اش. این رو دیدم یادش افتادم.

شعر پست رو هم متاسفانه متوجه نشدم. کرد یکی از کارهای "بیات" است؟ البته اگر بیات نام یک هنرمند باشد. (آیکون شرمندگی + آیکون ترور شخصیت خودی!)

رضا یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:57 ق.ظ http://www.hozemahi.blogfa.com

با اینکه از این نوع کامنت گذاشتن خوشم نمیاد ولی باید عرض کنم با یک غزل جدید بعد از نزدیک به دو سال....به روزم.....به قول قدیمای خدوت چاهکریم

فرزانه یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:10 ق.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

یعنی روحم تازه شد اول صبحی با این عکس. عشق و امید و .......همه رو تو چشمهاش میشه دید.

محمد مهدی یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:54 ب.ظ http://mmbazari.blogfa.com



گویی در امتداد لبخند خداست...

شاعرشنیدنی ست یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:08 ب.ظ http://kha2ne-sher.persianblog.ir/

سلام دوستم
عکسی که گذاشتید خیلی به شعر میومد
.
.
و چشمهایت با من گفتند
فردا روز دیگری ست
مرسی-به روزم

علیرضا یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 ب.ظ

سلام قربان
به به جانم !!! روزها پشت سر هم گذشتند ...گذشتند و گذشتند تا این که امروز شد 20 فروردین و فردا تولد نگار ...و من منتظر خوندن پست شهریار در این مورد !!

رضا یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:22 ب.ظ http://hozemahi.blogfa.com

ممنون محسن عزیز×

هم بابت نظر ارزشمندت و هم بابت لینک.....

حنانه یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:22 ب.ظ http://flutezan.blogsky.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عرض می کنیم
و ارادت !

واحه دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:13 ق.ظ

این بچه حس قبلی رو نداره با اینکه لبخند روی لباشه و جشماش برق می زنه اما حس کلی عکس پر از غم، تنهایی و ناامنی ست... به دلیل تکرنگ بودن عکس و به دلیل زاویه دید بالا...

زاویه دید بالا احساس ترحم ایجاد می کنه به همین دلیل اغلب گداها برای گدایی روی زمین می نشینند چون وقتی از پایین به چشمهای رهگذران زل می زنند در آنها حس ترحم ایجاد می کنند!
شاید اگر رنگ لباسش روشن بود تا حدی می تونست زاویه دید رو خنثی کنه اما همه چیز دست به دست هم داده تا بیننده حس کنه سرنوشت خوبی در انتظار این بچه نیست!

وروجک دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ق.ظ http://jighestan.blogfa.com

قدیما هر وقت میومدم یه پست جدید بود الان بنر جدید !!!
اینکه باعث نمیشه از علاقه ی ما به شما کم بشه

آقا طیب دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:47 ب.ظ

سلام و ارادت .دلتنگیم محسن خان.

محسن باقرلو دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:01 ب.ظ

ما بیشتر حضرتِ آقا طیب جان
هم بلحاظ ارادت هم از منظر دلتنگی !
دیروز پریروزا توو خلوت خودم یادت بودم مسعود ...
شاهدم ندارم !

رعنا دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:36 ب.ظ http://rahna.blogsky.com

واااای این دختر بچه رو خیلی دوس دارممم
عزیزمممم چقدر بانمکه ؛ اگه اون النگوها دستش نبود نمیشد فهمید پسره یا دختر و لباسش البته .

آوا سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:00 ق.ظ

واااااااااااااااااای
مرســــــــــی
هدررررررررررر
خیلی خوش
گلــــــــــــه
مرســــی
یاحق...

واحه سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:08 ق.ظ

چون موضوع یه جورایی کودکی است:

http://vahidmohseni.blogfa.com/post-34.aspx

آقا طیب سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:52 ق.ظ

بی لوس بازی میاید اینوری یا ما بیایم اونوری؟

عسل بانو سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:20 ق.ظ http://kaleskechi.persianblog.ir

سلام دوست
به لطف لینکدانی یه وبلاگی با شما آشنا شدم
و به لطف وبلاگ شما غزل زیبای آقای سیرجانی رو خوندم
دستت درست دلاور.

عسل بانو سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:31 ق.ظ http://kaleskechi.persianblog.ir

یادم رفت که وب شما هم بسیار قشنگه
چه قدر خوب با چند کلمه همه چیز رو بیان می کنید

عسل بانو سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:35 ق.ظ http://kaleskechi.persianblog.ir



چقدر ملموسه نوشته های شما

لیلی سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:15 ب.ظ

مرسی از معرفی غزل . معرکه بود.

افسانه سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:04 ب.ظ http://nemigooyamha.blogfa.com/

آقا لایک به کامنت اول، چی گفتی آقا، چی گفتی!

آندره سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:50 ب.ظ http://http://chekhov.blogfa.com/

خواستم بگم هدر دیدم بقیه همه حرف ها رازدن

حمید سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:02 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

آقا سر جدت برسون این هدر جدیدو! (آیکون "بدن درد ناشی از اعتیاد به افیون خانمانسوز هدرهای اولولونی!")...

پروین چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:01 ق.ظ

آقا محسن عزیز

اگر حس و حال پست جدید نوشتن را ندارید، اقلا بیائید جواب آقا طیب را بدهید و دل ما را از نگرانی دربیاورید. عادت کرده بودیم زود به زود مطلب و هدر جدید ببینیم.

می بخشیدها، اما انگار از دست ما خوانندگان سمجتان (خودم را می گویم. جسارت به کسی نباشد) رهایی ندارید. ببینم میتوانیم کاری کنیم باز هم از دستمان خسته شوید و کمتر بیائید یا نه!(البته گوش شیطان کر)

عارفه چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:03 ب.ظ http://inrozha.blogsky.com/

من این عکس بیشتر کودک قبلی دوست دارم
نمی نویسید؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:37 ب.ظ

فک کنم من خیلی ادم ظاهر بینی هستم، نشون به این نشون که اون هدر قبلی رو همون موقع که دیدم کلی به دلم نشست و بلافاصله سیوش کردم و تو فتوشاپ درستش کردم و انداختم پش صفحه کامپیوترم ولی این یکی رو اول که باش رابطه برقرار نکردم بعد از چند بار دیدنش تازه ازش خوشم اومد. البته در حال حاضر وقتی تو چشاش نیگا میکنم لبخند میشینه رو لبام و دلم واسش غنج میره، واسه لبخندش، واسه نگاهش، واسه دستبنداش،واسه فیگورش و کلا واسه عکس سیاه و سفیدش....

[ بدون نام ] چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:38 ب.ظ


رابطه منظورم ارتباط بود...

مانا چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ

بابا قبول اعجاز شهنازه
دیگه نباید آپ شید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!

محسن باقرلو چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:48 ب.ظ

چشم
امشب می نویسم
نزنید جان مولا !

تیراژه چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:52 ب.ظ

دقیقا همون که مانا گفت!
(البته بعلاوه ی آیکون ارادتمندی!!!)

محسن باقرلو چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:07 ب.ظ

این هفته یه کم روزها گرفتار بودم
و شبها خسته و کسل و فکری ...

تیراژه چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:18 ب.ظ

ایشالا هر کسالت و گرفتاری ای که هست بر طرف میشه قربان
سرتون سلامت باشه..همین کافیه..

مانا چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:50 ب.ظ

به جان خودم ما از اونا که بزنن نیستیم!!!
با حرف مشکلاتمون رو حل میکنیم
مگر اینکه ضرورت مسئله ایجاب کنه
مثلن
مثلن
مثلن اعصاب مخاطبین در خطر باشه!!!

آوا پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:22 ق.ظ

ما منتظریما
و چشم به
در!!!شب
شده ها
هوم؟؟
یاحق...

صدای سکوت پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:27 ق.ظ

گفتین امشب می نویسم ولی ننوشتین که!
الان دیگه نصفه شبه
مجبوریم دست خالی از اینجا بریم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.