زندگیامون شده پُر از پسوورد
پسوورد ایمیل و جیمیل ، یاهو مسنجر ، Fیس بوک
وبلاگ ، فتوبلاگ ، کامپیوتر و نرم افزارهای محل کارمون
موبایل بانک و اینترنت بانک ، عابربانکهامون و همینجور الی آخر ...
اما دریغ از یه پسوورد که بزنیم و وارد هزارتوی ناشناختهء وجود خودمون بشیم .
به توصیه و به فرمودهء تنی چند از دوستان
ممبعد سعی می کنیم بین عکسهای هدر و متن پُستها
ارتباط مستقیم نباشد و اگر هم مربوطیتی هست
خیلی زیرپوستی و فقط در ذهن مشوش و داغون خودمان باشد !
چرا؟
باحال بود که
به شدت .. لایک
پسورد ها..
پس وورد ها مجاری مجازی رهایی ما از بیرون به درون
درونی که دوست داریم باشد نه آنچه که سالها برایش شعر گفته اند و فلسفه بافته اند..جهانی ساده و سبک..
یا شاید فرارمون از جهانی به جهانی دیگر..از هیاهوی روزمره به دنیای مجازی شگفت انگیز
عصر فکر به پایان رسیده
زمانه ی فرار است..از خیام به بیل گیتس
از عطار به گوگل
از سعدی به استیو جابز
از مثنوی به غزل
راه های رسیدن کوتاه تر و نرسیدن ها عادی تر
کسی حوصله ی فکر ندارد..سرگرم میشویم به عکس و شعر و share
کامنتم بی ربطه شاید..کاش ولی بی معنی نشده باشه!
سلام...
ولی به نظر من کاش دنیای درونی و بیرونی ما آدمها و به قول ماها ظاهر و باطنمون یکی بود تا چیزی برای مخفی کردن از دیگران نداشتیم . و اونقدر احترام به همدیگه داشتیم که دنبال فضولی و سر در آوردن از کار دیگران نبودیم . اونوقت ...
راستی یادم رفت بگم هدرهاتون هم زیباست و گویا...
بدبختی پس وردش رو دیفالت کارخونه بوده اگه بخوایم بهش برسیم باید حسابی خودمن رو فلش کنیم
...عااااااااااااالی بود...
...این رمز گشایی درونی...
..درای دنیاهایی دیگرو به رومون باز میکنه....
عکس هم که محشر...
لایک
یه روایتی هست که میگه آخرالزمانه!
برای ورود به خودمون پسوورد نمیخایم
یه ذره وجدان و یه ریزه وقت و یه تلنگر
بی نظیر بود
سلام بر خورشید
یه فیلمی بود این داداش جیم کری بازی می کرد ...ولی من پیر شدم و نامش را از یاد برده ام ...
یه روز می فهمیم که از روی همه مون یه مشابه ساختند و تو خونه نشستی تمام مدارک شناساییت میاد در حالی که می بینی همش باطل شده ؟؟!!!
بدرود...
آورین ، آورین
اوهوم ...
از بس ازش فرار کردیم ، بهش محل نذاشتیم ، انکارش کردیم. بهش گفتییم : امروز اینو نخواه وقتش نیس..موقع ش نیس.
اونقدر از این " درون خود " دور شدیم که ندونسته گمش کردیم.
و تو این گم کردن....خودمونم گم شدیم.
مث یه کارت عابر که میدونی توش یه خبرایی هس اما پسوردشو هرچی به مخت فشار میاری نمیتونی به یاد بیاری.
لعنت.
آقا محسن متن مینیمال خیلی خیلی عمیق و پر حرفی بود.
روزهاتون پر از حس های خوب.
عکس خیلی زیباست
اگه پسورد وجود خودمون رو داشتیم چی میشد هااا !!!!
الان ما هی باید فکر کنیم ارتباط بین عکس هدر و پستاتون رو بیابیم :دی
دنیای غیر مستقیمی شده !