ساعت حوالی شب ... مریم فیلم گالیور را میگذارد ... دی وی دی پلیر سی دی را قورت میدهد و سکانس اول ...Jack Black  نقش اول است ... تا تصویرش روی صفحه نقش میبندد مریم میگوید : ایششه ، یعنی واقعن نمی تونستن بازیگر جذاب تر از این انتخاب کنن ؟ ... و من در سکانس های بعد هی قیافهء جک بلک را ور انداز می کنم و توی ذهنم با خودم مقایسه می کنم ... نتیجهء مقایسه ها می گوید اگر جک بلک ایششه باشد حساب من با کرام الکاتبین است ... زندگی آدمها یک همچین ملغمهء خوفی ست ... خواستن ناخواسته ها ... تلاش برای دوست داشتن دوست نداشتنی ها ... طالب نامطلوب ها بودن ... در عین آگاهی ناخودآگاه !