بچرخ و بچرخان

دختر جوان قد بلندی ست با مانتوی نارنجی خوشرنگ ... از وسط شلوغی و همهمه می آید روبروی من می نشیند برای تسویهء کلاسش که یکی دو جلسه است شروع شده ... می گویم بفرمائید واحد مالی کارت بکشید ، مکث میکند و می گوید : آخه می دونید ، توو کلاس ما همه تخفیف ثبت نام اینترنتی دارن من ندارم ... می پرسم : شما مگه اینترنتی ثبت نام کردید ؟ می گوید : نه ، بعد لبخندی میزند و می گوید : ولی منم باید داشته باشم ! می گویم : اگه بایدی باشه متاسفانه تخفیف ندارید ... می گوید : خب پیشنهاد ... می گویم : بازم نمیشه ... می گوید : اگه درخواست باشه چطور ... می گویم : خب اگه درخواست باشه یه چیزی ! ... لبخند ناراحت و مظلومانه ای میزند و تشکر میکند ... در همین چند صدم ثانیه به ذهنم میرسد که نکند از موضع بالا و بد حرف زده باشم لذا سریع موضعم را عوض میکنم و با لبخند می گویم : البته این مبلغ و تخفیف ناقابل نه بایدیه نه پیشنهادی نه درخواستی ، صرفن بابت جلب رضایت شما و بابت اینه که افتخار داشته باشیم توی کلاسها و دوره های بعدی هم شما رو اینجا ببینیم ... دختر جوان این بار با لبخندی از ته دل و حاکی از رضایت از جاش بلند میشود ، تشکر و خداحافظی میکند و من یاد حرف مادر بزرگم خدابیامرز می افتم که همیشه به ترکی یک ضرب المثلی میگفت تقریبن به این مضمون که : وختی میخواهی زبانت را بچرخانی قبلش یک چرخی بزن !

نظرات 19 + ارسال نظر
فرزانه چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:39 ق.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

به شما میگن کارمندی که هوادار ارباب رجوع هست.
نمیدونم چرا فکر می کنم که اغلب مادربزرگ و پدربزرگ های ما آدمهای فیلسوفی بودن

عاطفه چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:53 ق.ظ

چه ضرب المثل تامل برانگیزی

[ بدون نام ] چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:10 ب.ظ


خداییش این پست لایک نداشت؟
داشت دیگه

میم مثل من چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:16 ب.ظ http://mona166.blogfa.com

من برم یه چرخی بزنم و بیام...

حافظ کوزه شکسته چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:04 ب.ظ

سلام؛
هر چی فکر کردم جمله ی آدم بزرگانه و فیلسوفانه ای به ذهنم نرسید که بگم! اما برای خالی نبودم عرضه عرض کنم که فرمایش مادربزرگتون رو آویزه ی گوشم می کنم.

حافظ کوزه شکسته چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:09 ب.ظ

اصلاحیه:منظورم بود؛نه ! از دستم در رفت!

احمد چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:13 ب.ظ http://serrema.persianblog.ir

پست جالبی بود ...

راستی بالاخره شد جشنواره آفتابگردان، الان مسجش اومد!

بانویی در دور دست چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:04 ب.ظ http://zanitanhawador.blogfa.com/

درسته جناب باقرلو..قبل ازهر حرفی باید اول بچرخونیمش تو دهنمون

پروین پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:40 ق.ظ

حرفت و نوشته ات برای من هم لبخندی از ته دل و حاکی از رضایت به ارمغان آورد.

راضیه پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:05 ق.ظ

آخ که جواب دوم چقد خوب و همه جانبه بود هم مشتری رو راضی کردی هم اسم شرکتو روسفید

تیراژه پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:18 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

مزه مزه کردن کلام..برای چشیدن طعمش..
خوب است این..خیلی خوب است...روح مادربزرگ خوب-مسلکتان شاد..

مریم راد پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:20 ق.ظ http://mmrad.blogfa.com

قدیمیا با وجود اونکه اونموقع این همه فیلم و مجله و اینترنت و دانشگاه و غیره و غیره نبود خیلی رفتاراشون با سوادانه تر بود نسبت به خیلی از آدمهای این دوره های ماها

نیاز به یادآوری هست همیشه .. ممنون از این یادآوری تون

واقعا که خدا بیامرزتشون .

سنجاق..ک پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:23 ب.ظ

سلام استاد
دوستان همراه....
میخواستم یه چیزی بگم ...ولی نه زبونمو چرخوندم دور دهنم و حالا میگم...
احسنت استادبا این تکریم ارباب رجوعتون....فقط امیدوارم اون خانوم جوون با این جمله تکریم آمیز شما فکر بدی نکرده باشه....

باغبان پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:59 ب.ظ http://laleabbasi.blogfa.com

خوبه آدم ضرب المثل بلد باشه
به وقتش یادش بیاد
به وقتش استفاده کنه
...

[ بدون نام ] جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:08 ب.ظ

همیشه میشه از بهترین و زیباترین کلمات برای صحبت با دیگران استفاده کرد..همیشه..حتی در برابر بدترین انسانها!

خانم کوچولو جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:05 ب.ظ http://roznegari.blogfa.com

چه دقیق از قبل از اومدنش زیر نظر داشتینشون

راستش اخرش یکم سوپرایز بود برام اخه با توصیفاتون حس

می کردم اخرش یه جور دیگه تموم می شه .

اشکان جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:39 ب.ظ http://ashteroh.mihanblog.com/

کار ِخوبی کردید

نینا یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:29 ق.ظ http://taleghani.persianblog.ir/

مادر بزرگ من میگفت اول مزه مزه کن حرفتو بعد بگو

تویتت یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:58 ب.ظ

فقط میخوام اصل جمله ترکی آن مادربزرگ حکیم را بدانم

1)
دیلین دولاندیرمامیش، بیر دولان!؟

2) بیردولانمامیش، دیلین دولاندیرما؟!

آیا این جمله چه بوده در اصل..

خدا بیامرزدشان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.