زن دایی اعظم هم پر کشید ...

مادر نازنین کلاسور و دختر آبان

یکی از همان دو مادری که پیشتر گفته بودم روی تخت بیمارستان است

جوان ... فرشته خو ... مهربان ... نجیب ... مظلوم ... شریف ... انسان

و حالا دیگر فقط خاطرهء خنده های آرام و مهربانی های مدامش می ماند تا ابد

.

برای رفیق نوشت

.

هنوز باورم نمی شود

.

جمعه وقت رفتنه

هم درد 

دلکده 

این روزها 

م.ح.م.د 

.