آدمی که می بینه زندگیش خیلی روبراه نیست و سمت عاقبت بخیری نمیره 

اما باز نه واسه خودش و نه واسه زندگیش کاری نمیکنه ، درست مث راننده ایه که 

بدون مجوز طرح ترافیک و کمربند ایمنی ، توی محدودهء طرح ترافیک با ترس رانندگی میکنه ...

نظرات 11 + ارسال نظر
پروین دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:56 ق.ظ

بدتره. خیلی بدتره

پروین دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:59 ق.ظ

البته درست مطمئن نیستم. بعضی وقت ها شرایط محیطی هم دست و پای آدم اولی رو میبندند. این مقایسه اما بنظر من حق مطلب را ادا نمیکند.
باید نظرات دوستان را در مورد نوشته ات بخوانم. شاید دیدم بازتر شود نسبت به این موضوع. نمیدانم

mohsen mirzadeh دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:00 ق.ظ

azash khosham miad ba inke bi kallan amma ahle riske, doroste ba tars amma bazam tokhm mikhad ba in sharayet ranandegi kardan, naboridan, kam nayavordan chon majbor bodan

ب.ر دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:53 ق.ظ http://biparvabash.persianblog.ir

ﺩﻗﻴﻘﻦ ﻣﺜﻞ ﺷﺮاﻳﻄ اﻻﻥ ﻣﻦ.....
ﺧﺐ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩ???!! ﻭﻗﺘﻲ اﻧﮕﻴﺰﻩ ﺑﺮاﻱ ﻫﻴﭻ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪاﺭﻱ ﺣﺘﻲ ﺑﺮاﻱ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺷﺮاﻳﻄ...

الی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:41 ق.ظ

منم با نظر پروین خانم موافقم ...مخصوصا در این شرایط پیچیده ای که در کشور ما هست.
ولی در کل پیامتون رو از این پست گرفتم ... "باید تلاش کرد برای زندگی بهتر"

هاله بانو دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:55 ق.ظ http://halehsaadeghi.blogsky.com

با ترس زندگی کردن آدم رو نابود می کنه ...

جعفری نژاد دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:48 ق.ظ

یعنی هم چوب و خوردی و هم پیااااز

یعنی ته تهش افسر میاد جلو و بهت نیشخند می زنه و اعمال قانونت می کنه. اعمال قانون هم اعمال قانونه دیگه، توفیری نمی کنه که...
یه بار برگه جریمه رو می ذاره کف دست آدم، یه بار می ذاره زیر برف پاک کن ماشین، یه بار یهو خر میشه و تف می زنه پشت برگ جریمه و می چسبونه روی پیشونیت...

راستی قانونش چیه؟!

صدف دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:02 ب.ظ http://sadafmkh.blogfa.com

تقریبا قصه همه ادمای امروز که انقدر درگیر نان هستن که دیگه وقت برای فکر کردن به این چیزا ندارن

باغبان دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:28 ب.ظ http://laleabbasi.blogfa.com

منم با پروین جون موافقم
بدتره
خیلی بدتر
...

پروین دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:34 ب.ظ

محسن جان
از توی لینک هایت با وبلاگ ؛نیکولا؛ آشنا شدم. چقدر قشنگ مینویسد. حیف که راه دیالوگ با خواننده هایش را بسته است.
نوشتهء ؛ ارزشش را داشت که آب بشوی حتی ....؛ اش عالی بود. عالی
ممنون از این معرفی

دختر سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:14 ق.ظ

اما خیلی بدتر از اینه ها
حالا از عاقبت به خیری این دنیا که بگذریم
اون دنیا رو با اینکه خدا خیلی خیلی مهربونه ولی عاقبت عدم انجام تکالیفمون بیش از حد وحشتناکه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.