سالهاست که مشتری ثابت ساندویچ جگر مرغ یک ساندویچی کوچک در محل هستم ... چون این خوراکی به زعم خیلی ها مزخرف را خیلی دوست دارم هر جای تهران هر ساندویچی جدیدی هم که بروم حداقل یکبار جگر مرغش را امتحان میکنم ولی هیچ جا طعم و مززهء هیچ کدامشان مثل این ساندویچی کوچک محل نمیشود  ... آقا حمید معتقد است این تفاوت کیفی محسوس برمیگردد به اینکه دیگران جگر مرغشان را پخته و آماده میخرند ولی این محصول پر فروش او را مادرش در خانه میپزد ... امروز که داشتیم با آقا حمید در همین خصوص گپ و گفت میکردیم برایم تعریف میکرد از مشتری های ثابت چندین سالهء جگر مرغی اش از اطراف و اکناف تهران ... یکی شان کارمند سابق شهرداری منطقه بوده و حالا که به شهرداری منطقهء دیگری منتقل شده هم باز هفته ای یکبار را می آید برای خوردن غذای محبوبش ولی آنوخت ها که اینجا بوده هر روز ناهار جگر مرغ میخورده ... خود آقا حمید هم در عجب بود  از اینهمه شور و شیفتگی و شیدایی ! ... میگفت آقای کارمند شهرداری یک روزهایی که میخواسته به غذاش تنوع بدهد ساندویچ مخلوط جگر مرغ و بندری میزده بر بدن ... اینها را که تعریف کرد گفتم چرا تا حالا به فکر منی که بندری را هم کم از جگر مرغ دوست ندارم نرسیده بود ... واقعن چرا حتتا در یک چیز به این سادگی هم ذهن آدم یک عمر قالبی عمل میکند و جانش در می آید برای سر سوزنی بیرون زدن از خط و خطوط تکراری و مالوف ... چه برسد به چیزهای اصلی و بزرگ زندگی ... یک عمر عینهو  اسب عصاری کار کردن و خوردن و خوابیدن روی یک دایرهء تکراری که هیچ معلوم نیست کی برایمان دایره شده و هیچ معلوم نیست نقطه سر خط اش کجاست ... و آخر سر هم یک نقطه میگذارند سر خطمان و خلاص .

نظرات 19 + ارسال نظر
تیراژه جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:07 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

اسب عصاری گفتید و یاد کامنت خانمان برانداز حمید باقرلوی عزیز برای یکی از پستهایم افتادم که چه قدر برایم سخت و گزنده بود و چقدر در آن روزها لازم و به جا..
حمید عزیز هر جا هست سلامت باشد که یکی از قاعده بر چین ها و طرح نو در انداز های نازنینی ست که شناختمش که حضورش گاهی حاضر تر از هر بودنی است.
و ممنون از این پست عالی تان..

یادم باشد اگر عمری باقی بود و روزگاری ..یکبار هم که شده شما و مریم نازنینم را مهمان کنم به خوراک جگر مرغ دستپخت خودم..شاید مطلوب طبعتان افتاد.

تیراژه جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:16 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

این کامنت حمید:

"حمید
شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰ ۱۵:۴۲
تا در این دایره ای
خیالی هست که آب به آسیاب دشمن جان بریزه
وقتی گندمی زیر سنگ نیست
برای کدوم آرد چشم بسته میگردی
اسب عصاری بیچاره؟"

برای این پست وبلاگم:

http://tirajehnote.blogfa.com/post/76/%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D9%87-%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%B3%D9%88%D8%B2-%DA%86%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%88%D8%B2-

چه جالب که در این پستتان صاحب ساندویچی اسمش آقا حمید است!
آقا حمید های عزیز گویا در کار جگر هستند..یکی مرغ..یکی هم آدمیزاد...هر کدام به روشی و شیوه ای!
(مزاح بود البته این جمله ی آخر)

خواننده خاموشی که همیشه میخونه جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:27 ق.ظ

سلام
روز جمعه
ناهار درست نکرده باشی
هیچ پیشنهادی هم چنگی به دلت نزند

خب پرواضح است که بخواهی سراغ بگیری از مکان و محل این ساندوی فروشی ِ جیگر

امکانش هست احیانا؟
همراه با تشکر

بانوچه جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ق.ظ http://www.smartiiiz.blogfa.com

این نقطه هایی که تمام می کند ما را و خلاص ...
زین پس خواننده ی پر و پا قرص نوشته هایتان هستم .

نینا جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:30 ق.ظ

این که ما قالب شکن نیستیم یا در شکستن قالبها واهمه داریم شاید ریشه در عدم تنوع در دوران کودکیمان باشد.
به قول شاعر چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

هم وبلاگی جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:34 ب.ظ http://hamweblogi.blogfa.com

سلام
شماره دوم نشریه مجازی هم وبلاگی منتشر شد
: )
منتظر نگاه سبزتون هستیم

جزیره جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 05:42 ب.ظ

...و جانش در می آید برای سر سوزنی بیرون زدن از خط و خطوط تکراری و مالوف ...
اوهوم

مریم راد جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 05:57 ب.ظ http://mmrad.blogfa.com

پس اشتردول هم دوس دارید :)

زندگی بدون این بندری هایی که خیلی نامربوط شاید ... گاهی قاطی ساندویچ معمول هر روزت می کنی ... سخت می شود.. سخخخت و تکراری ... شاید هم تکراری و سخت ...


پایدار باشید :)

سحر جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:49 ب.ظ

سلام

حالا که صحبت جیگر شده باید بگم آدم جیگرش حال میاد وقتی شما می نویسی جناب

باغبان جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:05 ب.ظ http://www.laleabbasi.blogfa.com

"هیچ معلوم نیست کی برایمان دایره شده..."
این پستتون رو یه جور خاصی به دل نشست
ممنون

امیر جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:59 ب.ظ

جیگرتو ..... کچل خان

محمد مهدی شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:20 ق.ظ http://mmbazari.blogfa.com

پستتون خوب بود و هالی و از اینجور حرفها ...

اما آقا نخور ...دیگه با این اوضاع جسمی و سن و سال رعایت کنید ...

اسب عصار یم همه ...

محمد مهدی شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:20 ق.ظ http://mmbazari.blogfa.com

هالی = عالی

سمیرا شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:05 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

جگر مرغ رو خیلی سال پیش شاید تو بچگی یکی دوبار تست کردم و زیاد خوشم نیومد! باز جگر گوسفند قابل تحمل تره..حالا چطوری ساندویچش میکنن جناب باقرلو؟ یعنی محتویاتش چی هست ؟ بلکه مشتری شدیم

محسن باقرلو شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:22 ب.ظ

خیلی خوشمززه س لامصصب
محتویات خاصی نداره ، جیگر مرغ و پیاز و رُب و ادویه
گفتم دیگه ذائقه ایه ، خیلی ها چندششون هم میشه تازه !

sanjaghak شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:46 ب.ظ

مرغ..جیگر مرغ
مرغ .....جیگر مرغ و پیاز و رب و ...
ملغمه ای است استاد....فکر کنم کمی سیب زمینی و ادویه بیشتر تبدیلش می کنه به جقول پقول .....
جالبه ...جیگر مرغ و پایان خط و خخخخخللللااااص...

خورشید شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:52 ب.ظ http://khorshidejonoob1.blogfa.com

یه بار با پیاز و نمک و فلفل سیاه فراوون امتحانش کنید ... بدون رب البته ...

معجون عجیبی می شه آقا ...

تو خانواده ما هم جز من کسی دوست نداره ... و البته این طرفا هم ندیدم کسی ساندویچش رو بفروشه ... قبلنا بود ها ... ولی الان دیگه نه ... شایدم من ندیدم ...

واسه همین من خودم درست می کنم تو خونه ...سرخ می کنم تو پیاز و کمی نمک و فلفل سیاه ... لیموترش هم اگه باشه که دیگه عالیه ...

آیدا شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:10 ب.ظ

سلام
منم می خواستم آدرس اونجا رو بگیرم
خودم دوست ندارم جگر مرغ، اما مردمان دوست می دارد بدددددددددددددجور
اگه مشکل امنیتی نداشت و بذاری، که اگه خیلی دور نبود واسه من و یه روز اومدم واسش خوشمزه ترین جگر مرغو خریدم و سورپرایزش کردم، خیلی خوب میشه

خاموش یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:01 ق.ظ

حالا دیگه چرا یه دفه قاطی میکنی می زنی:-));-)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.