من فک میکنم دو دسته از آدمها هستند که یکی یک جزوهء آموزش گام به گام به این دنیا و اخلاف خود بدهکارند ... یکی آدمهای خیلی خوشبخت و دیگری آدمهای خیلی بدبخت ... در این فقره بر متوسط الحال ها کللن حرجی نیست !
محسن باقرلو
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1392 ساعت 01:19 ق.ظ
پروین
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1392 ساعت 02:47 ق.ظ
محسن آقای عزیز
میخواستم به حضورتون عرض کنم که بعضی ها ممکن است فکر کنند که بدبختی و بخصوص خیلیبدبختی که دیگر جزوه لازم ندارد، اما خوب است که بهشان بگوئید که دارد ... اتفاقاً بیشتر دارد و اسم جزوهشان هم هست جزوهء درس عبرت. بله برادر عزیز من. اینجوریاس
خوشبخت ها هم که فکر کنم جزوههاشان خصوصی باشد و کدگذاری شده. خیرش نه گمانم به ما مردم عادی برسد.
نیمه جدی
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1392 ساعت 08:09 ق.ظ
خب پس من بروم کشکم را جزئن و کلن بسابم که تا همین امروز راهی برای گریز از میان مایگی ومتوسط الحالی نیافته ام.
زنده یاد قیصر امین پور شعری دارند با این مضمون : نه آنقدر بزرگم که کوچک بیابم خودم را نه آنقدر کوچک که خود را بزرگ گریز از میان مایگی آرزویی بزرگ است ؟
به گمانم بی ربط بود ولی پست شما مرا یاد این شعر و میان مایگی خودم انداخت.
sanjaghak
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1392 ساعت 02:02 ب.ظ
قضاوت سخته استاد عزیز من
امیدوارم ما عشق و مهربوونی رو از یاد نبریم و حتی تو بدترین موقعیت ها هم از عشق و مهربونیمون خرج کنیم....
خوشبختی و بدبختی هم به قول دوست گلم جودی آبوت عزیز هرگز مطلق نبوده و نخواهد بود....خیلی ها هستن که احساس خوشبختی می کنن ولی واقعا خوشبخت نیستن و بالعکسش هم صادق است و هرگر نمیشه راحت در این موارد قضاوت نمود....
خوب فک نکنم بشه
یه سری هستن فک می کنن خیلی بدبختن اما نیستن
یه سری هم هستن فک می کنن خیلی خوشبختن که در این حالت فقط یه حس درونیه و کسی کاری به کارشان ندارد ...
ولی اگر این خوشبخت ها یه روز یه جزوه بنویسن که چه جوری شد که من اینقدر زیاد خوشبخت شدم ... شاید یهو اون بدبخته متوجه بشه که ای آقا اگه اینطوریه که من از تو خوشبخت ترم
یعنی چون حس و معیار شخصی و سلف اتیتیوده نمی شه ... :)
محسن آقای عزیز
میخواستم به حضورتون عرض کنم که بعضی ها ممکن است فکر کنند که بدبختی و بخصوص خیلیبدبختی که دیگر جزوه لازم ندارد، اما خوب است که بهشان بگوئید که دارد ... اتفاقاً بیشتر دارد و اسم جزوهشان هم هست جزوهء درس عبرت. بله برادر عزیز من. اینجوریاس
خوشبخت ها هم که فکر کنم جزوههاشان خصوصی باشد و کدگذاری شده. خیرش نه گمانم به ما مردم عادی برسد.
خب پس من بروم کشکم را جزئن و کلن بسابم که تا همین امروز راهی برای گریز از میان مایگی ومتوسط الحالی نیافته ام.
زنده یاد قیصر امین پور شعری دارند با این مضمون : نه آنقدر بزرگم که کوچک بیابم خودم را نه آنقدر کوچک که خود را بزرگ گریز از میان مایگی آرزویی بزرگ است ؟
به گمانم بی ربط بود ولی پست شما مرا یاد این شعر و میان مایگی خودم انداخت.
متن فوق العاده بود.
ولی هیچ آدمی خوشبخت یا بدبخت مطلق نیست. وقتی میریم تو دل زندگی یه آدم خوشبخت شرممون میگیره از قضاوتی که دربارش کردیم.
من جزوه ی دوم رو دارم برا مشتاقان ! کپی می گیرم
بقیه ی دسته دومی ها به زحمت نیفتن
قضاوت سخته استاد عزیز من
امیدوارم ما عشق و مهربوونی رو از یاد نبریم و حتی تو بدترین موقعیت ها هم از عشق و مهربونیمون خرج کنیم....
خوشبختی و بدبختی هم به قول دوست گلم جودی آبوت عزیز هرگز مطلق نبوده و نخواهد بود....خیلی ها هستن که احساس خوشبختی می کنن ولی واقعا خوشبخت نیستن و بالعکسش هم صادق است و هرگر نمیشه راحت در این موارد قضاوت نمود....
خوب فک نکنم بشه
یه سری هستن فک می کنن خیلی بدبختن اما نیستن
یه سری هم هستن فک می کنن خیلی خوشبختن که در این حالت فقط یه حس درونیه و کسی کاری به کارشان ندارد ...
ولی اگر این خوشبخت ها یه روز یه جزوه بنویسن که چه جوری شد که من اینقدر زیاد خوشبخت شدم ... شاید یهو اون بدبخته متوجه بشه که ای آقا اگه اینطوریه که من از تو خوشبخت ترم
یعنی چون حس و معیار شخصی و سلف اتیتیوده نمی شه ... :)