بعد از یه روز سخت و شلوغ کاری که تنت انگاری زیر سُم یه گله اسب وحشی بوده و سرت شده عینهونه بازار مسگرا ، وختی نصفه شب قبل خواب میای یه سر اینجا بزنی ببینی چه خبره ، توو دل سکوت شبی که فقط با صدای گربه های کوچه ترک برمیداره هیچچی بیشتر از این مززه نمیده که یهو یادت بیفته توو یخچال سه تا بطری آبجوی دست ساز تگری داری ! ... اصولن زندگی این مدلیش خوبه که یهو درست اونجایی که انتظارشو نداری یادت بیفته یه چیزی داری که بابتش ذوق کنی و از جات پاشی ... مث وختی که توو یه روز برفی نوجوونای کوچه دارن ماشینتو هُل میدن که روشن شه و درست وختی که تو و اون نوجوونا از روشن شدنش نا امید شدین آخرین هُل قبل از رها کردن و دست کشیدن منجر بشه به پت پت کردن و روشن شدن ماشین ... یا یه چیزی توو همین مایه ها !
آب.جو توی محرم و صفر؟!! واه و واه و واه
آهااان..مثال زدید! خب مشکلی نیست!
آره یه چیزایی آدم رو راه میندازه..حتی اگر یاد باشه و خاطره.. همونطور که نیما گفته؛ رزق روح میشه و اموراتت رو روغنکاری میکنه..
مثل وقتی که خسته و کلافه داری از دانشگاه برمیگردی خونه و سرراه که یه دستت به کوله پشتیه و یه دستت به خرید ها و یه دستت به دستگیره ی در تاکسی، اس ام اس برات میاد که قراره امشب یه مهمونی از اون مهمونی های دلی و جانِ دلی بری
و انگار نه انگار که تا لحظه ی قبلش جنازه بودی..میای خونه و عین پرنسس تازه از خواب برخاسته دوش میگیری و یه چیزی میخوری و چند دست لباس عوض میکنی تا یکی مقبول افتد و چیان پیتان کرده میری پی خوشحالی و اوقات خوشت.
عاشق این پاره شدن های تا اخرشم که یه هو یه قلمبه انرژی همشو دوخت و دوز میکنه.
استغرالله!
خب یه وقتایی همه مون دنبال همچین چیزهای دلچسبی هستیم که از جا بلندمون کنه....هرچند کوچیک هرچند به ظاهر بی اهمیت....
آره خیلی حال میده به قول دختر داداشم آدم منفجر میشه تو هوا!!!
عجب مثااااالی. خود خودشه...
یا تو اوج بی پولی توی جیب یکی
از لباس قــدیم مدیمی ها پول
پیدا کنی...یاتو اوج خستگی
های روزانت خدای نکرده یه
آفی بهت بخوره بــــــــری
مرخصی.آی حال میده..
خعلی خوبه.اوهووووم
یاحق...
برای من یکی که اصولا پیدا کردن و دسترسی به هر نو خوراکی از یادرفته و نرفته، حکم معجزه ی آسمونیو داره و توانایی این رو داره که یه روووووووووزم پر انرژی کنه
این حس عالیه..
این روزا عجیب به یه همچین چیزی نیاز دارم..عجیــــــــــب!
اینجور وقتا آدم دوست داره از شدت ذوق، متلاشی بشه!!
یه چیزی که بابتش بتمرگی سرجات
این چیز وقتایی اتفاق می افته که یه روز قشنگ و آفتابی داشتی و یه بعد از ظهر عشقولانه و یه عالمه پول واسه خرج کردن و خلاصه همه چی عالی..... که یه دفعه یه یادت بیفته یه کار مهم رو باید انجام می دادی و نکردی .... یا یه چیزی تو همین مایه ها ...
لایک به مهربان
Ya bar ax, roozi mesle emrooze man ke koli kare mofid karde bashio ehsase khoob dashte bashi
Biyay khoone ye nafase amigh bekeshio begi asheghetam zendegi
Baad lam bedi roo rahatio chanta mive bezari kenaret ke canalaye TV ro bala paeen konio lezzat bebari yeho zange dareto bezanano began khanoom ta 3rooz mohlat dari disho resivereto jam koni vagarna....
Ino kasi mifahme ke tanha sedaye khoonash az Tv bolan mishe!
یه دو س دختر قدیمی هم اگر یادمون ومد و اس دادیم بهش و اون هم اون شب آن لاین بود و چراغش قرمز نبود بدجور آدم و بلند میکنه !!!
ولی رست و میکشه . توی یه خواب عمیق فرو میبرت