نظرات 321 + ارسال نظر
حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:43 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"چرا پای منو وسط میکشی؟ تو داری یه بحران درونی رو طی میکنی و طبیعیه که از هرکس و هرچیزی بدت بیاد" (هامون)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:44 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"همش هم بخاطر این شکم صاب مرده اس...راحت لم دادن...معنویت چی شد بدبخت؟...به سر عشق چی اومد؟" (هامون)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:48 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"میخواستم به عمق عشق ابراهیم به اسماعیل پی ببرم...میخواستم ببینم ابراهیم واقعا از عمق عشق و ابمان میخواست پسرش رو بکشه؟...اسماعیل...پسرش رو...بزرگترین عزیزش رو...عشقش رو...این یعنی چی!؟...آدم به دست خودش سر پسرش رو ببره!؟...ابراهیم میتونست نره...میتونست بگه نه" (هامون)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:51 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"تو حرف نمیزنی...تو داری لاس میزنی!...آخرشو بگو...ته خطو" (آژانس شیشه ای)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:55 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"عاشقا آدمی متوسطی هستن که با تعریف کردن از هم خودشونو بزرگ میکنن" (حکم)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:57 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"بیته...بیته...بیته!" (شب یلدا)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:00 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"قوطی کنسرو و لوبیا و ماهی تن یعنی نه زن نه بچه...یعنی یه زندگی تنها..یعنی وقتی سرتو میذاری رو بالشت تنهایی...از جات بلند میشی تنهایی...با خودت حرف میزنی...من چرا این چیزارو برای تو میگم؟" (ماهی ها عاشق میشوند)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:04 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"- میگفت دو تا آدم مثل ۱۱ میمونه...
- یه آدمم مثل ۱۱ میمونه...به شرطی که فقط به پاهاش نگاه کنی!" (شبهای روشن)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"میخوای واسه دوست دخترت نامه بنویسی؟...تلفن نداره مگه؟...دوست دختری که تلفن نداره یه شاهی نمیرزه!...مخصوصا واسه کسی که توو زندانه" (شهر زیبا)...

حمید پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:11 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

"خدایا...خیلی وقته ازت خواستم کمکم کنی...هیچ وقت نفهمیدم چجوی کمک میکنی...چحوریشو که دیگه خودت میدونی" (من ترانه 15 سال دارم)...

امیر حسام پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:16 ب.ظ http://bimoghadame.blogfa.com/

سلام ؛

دوست خوبم آقای باقر لو .وبلاگ شما را تازه امروز پیدا کردم.اونم از وبلاگ کاغذ کاهی.بازی را که سال گذشته تدارک دیده بودید خیلی خوشم اومد.با خودم گفتم چه خوب میشه اگر منم برگزار کنم.
بازی را اخیراً در وبلاگم گذاشتم ، امّا و امّا شرمندم که اون موقع شما را پیدا نکردم.
دعوتتون نمی کنم که اصل و اساس بازی را خودتون به این سبک راه انداختین و صاحب تام هستید امّا امید وارم که منو ببخشید.

بازم شرمندم به خاطر این تأخیر طولانی در آمدن.
راستی این نظر را هر طور دوست داشتید یا تأیید کنید و یا نکنید.
شاد باشید.

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:51 ب.ظ

در ادامه یدیالوگ های حمید:

بچه بازیه بچهگی چیز بدی نیست , ولی چیزی که آدم باید ازش بترسه بچه بازیه آدم بزرگاس

میوه ممنوعه

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:52 ب.ظ

‎وقتی میباختی باهات شریک میشدم ٬ وقتی میبردی تنهات میذاشتم

( گوزنها )

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:53 ب.ظ

بهمن (حمید امجد): باید اعتراف کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده‌ام. دزدانه! در چشم ستارگان! نه به تمامیشان، بدانها که شبیه‌ترند به... چشمان تو

گاهی به آسمان نگاه کن -کمال تبریزی

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:54 ب.ظ

‎- اگه دکتر بفهمه ازین دست‌نشونده‌ها کمک گرفتیم خیلی عصبانی میشه!
- دست‌نشونده‌ی کی؟
- آمریکا.
- چه ربطی به آمریکا داره؟
- همیشه آمریکا رو متهم کن، حتی اگه مطمئنی اشتباه می‌کنی!
Z - 1969
کنستانتین گاوراس

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:54 ب.ظ

به عژشخصه عاشق این دیالوگم: اگه رضایت دادی که دادی وگرنه من میمونم و تو و یه ضامن داره اینقدری
گوزن ها - مسعود کیمیایی

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:55 ب.ظ

نوح کراس : سیاست‌مدارها، ساختمون‌های زشت و فاحشه‌ها اگه بتونند به اندازه کافی دوام بیارن، محترم میشن.
محله چینی‌ها

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:55 ب.ظ

ما زمان رو سپری می‌کنیم تا فراموش کنیم زمان چطوری سپری میشه.
Amélie

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:56 ب.ظ

اوریپید، برخورد گیلاس‌های مشروب به هم، اعتصابات کارگری، آریستوفان، یونسکو، سارتر، آلبی، پینتر، آزادی جراید، جامعه شناسی، بکت، داستایوفسکی، موزیک مدرن، موزیک پاپ، ریاضیات جدید و حرف "Z" که ترجمه "او زنده است!" در زبان یونان باستان است را ممنوع اعلام کرد!!
Z - 1969
کنستانتین گاوراس

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:57 ب.ظ

جک آبراموف (Kevin Spacey) : بعد از خدا، ایمان و کشور، هیچ چیزی مثل این نیست که رو قدرت سیاسی ها نفوذ داشته باشی!
نفوذ رو ابر قدرت ها مثل لابی داشتن با خداست!
Casino Jack - 2010
George Hickenlooper

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:57 ب.ظ

دارم میرم شیره کش خونه...معتاد شدم می خوام برم جرم و جنایت کنم ... مگه نمی دونی مامان ؟ من لای مجله فیلمام یه مسلسل قایم می کردم...باهاش آدم می کشتم،تا صبح...بعد دم صبح دوباره برمی گشتم شیره کش خونه...بعد برای اینکه کسی نشناستم سیبیل مصنوعی می ذاشتم...

صابر ابر - اینجا بدون من

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:58 ب.ظ

زمین حرکت کرد. مادرم شروع کرد به دعا خوندن ولی من نمی شنیدم چی میگه. مادرم آتیش گرفت. دستای بابام رفت تو هوا و خودش تو زمین دفن شد. دویدم طرف مدرسه. معلممون لای دو تا دیوار له شده بود. خدایا چرا باشو رو نبردی؟

دیالوگ عدنان عفراویان (در فیلم به عربی بیان می شود) - باشو غریبه کوچک

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:59 ب.ظ


شخصیت تو به شغلت نیست٬ به پولی که تو بانک داری نیست٬ به اون ماشینی نیست که میرونی٬ به محتویات داخل کیف پولت نیست٬ به اون لباس ارتشیت نیست
تو یه آشغال پر از ادا و اصولی

Tyler Durden(Brad Pitt)-Fight Club

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:01 ب.ظ

اینجا ماره تو شهرا گیر میاد ، ماره قاضی گناهکار باشی دستت و بکنی تو کیسش میزنه دو دیقه نمیمونی سیات میکنه
اومدم برات دستم و بکنم تو کیسش

حامد بهداد/جرم /مسعود کیمیایی

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:01 ب.ظ

هر کسی وارد جنگ میشه معتقده که خدا با اونه اما خدا خودش مونده که کی طرف اونه

کرامول

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:03 ب.ظ

تو ضعیفی و هیچ وقت معنای عشق و دوستی رو نمیفهمی و من برات متاسفم.

هری پاتر و محفل ققنوس/صحنه ی درگیری هری ولدمورت در سازمان اسرار

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:05 ب.ظ

این دیالوگ عرب نیا رو هم تو سلطان هیچ وخت فراموش نمیکنم:
همیشه اینجوریه یه آدم بی فامیل بی ستاره عین من از یه چیزه با ارزش دختره عین سند پول یه تیکه زمین یا هر چیزه دیگش میگذره بهش میده دختره هم ازش تشکر میکنه اشک میریزه بعد یارو بی فامیله سوار موتورش میشه میره بعد این یارو مرتیکه بی فامیله سوار موتور یا ماشین میره تو راه دلتنگی میکنه واسه خودش فامیلش ننش مدرسه اش یا خودش آواز میخونه یا واسش میخونن از این چیزا خیلی دیدیم .

فریبرز عرب نیا /سلطان

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:05 ب.ظ

چشم ندارم کسی تو چشای علی نگاه کنه تا وقتی نوکرش زندست

ایرج قادری/کوچه مردان

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:06 ب.ظ

من این روزا حالم خوب نیست.. نمی‌دونم چمه، یه خشمِ عجیبی نسبت به همه چیز و همه کس تو کله‌م وول می‌خوره.. مثه آدمی که توی باتلاق افتاده هر چی دست و پا می‌زنه بیش‌تر فرو میره، اون‌طوری شدم.

رضا کیانیان/خانه ای روی آب / بهمن فرمان آرا

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:07 ب.ظ

احترامت واجبه خان دایی ولی حرف از مردونگی نزن که هیچ خوشم نمیاد! کی واسه من اندازه یه نوخود مردونگی رو کرد تا من واسش یه خروار رو کنم؟

(قیصر/کیمیایی)

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:08 ب.ظ

دنی آرچر (لئوناردو دی‌کاپریو): گاهی فکر می‌کنم ممکنه خدا ما رو به خاطر کاری که با هم کردیم ببخشه؟ بعد که به دوروبرم نگاه می‌کنم می‌فهمم خدا مدت‌ها پیش اینجا رو ترک کرده...

الماس خون

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:09 ب.ظ

تو این دنیا ما بدبخت بی چاره ها چیزی که زیاد داریم ثوابه

شهر زیبا / اصغر فرهادی

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:10 ب.ظ

هنوز خیلی مونده بفهمید با آب هم میشه حال کرد...!!

شمعی در باد

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:12 ب.ظ

‎انسان با گریستن به دنیا می آید و آنگاه که به اندازه کافی گریست ، می میرد ...

(( آشوب)) ساخته کوروساوا (این فیلم خداست٬ خدای متعال..)

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:13 ب.ظ

رت باتلر به اسکارلت : من نمیتونم تمام زندگیم صبر کنم تا تو رو از بین شوهرات بقاپم !

(بر باد رفته ) کلارک گیبل

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:15 ب.ظ

این دیالوگ ماتیلدا ناتالی پورتمن هم خداست٬ از اون خداهای متعال درست مث خود فیلم..

ماتیلدا : دنیا همیشه اینطوریه یا فقط بچه ای اینطوره؟
لئون : نه همیشه همینطوریه!


بلوو- یا همون لئون حرفه ای

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ب.ظ

یه مرد به خاطر اون چیزایی می جنگه که به شون اعتقاد داره

گری کوپر ( زنگها برای که بصدا در می اید 1943)

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:17 ب.ظ

مسئول استخدام: پرونده ی رانندگیت چطوره؟
تراویس: تمیزه، خیلی تمیزه! عینه وجدانمه!

راننده تاکسی-اسکورسیزی

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:19 ب.ظ

اما راستش چی بگم .تقصیر ما که نبود
هر چی بود زیر سر چشم تو بود
یکاره تو راه ما سبز شدی مارو عاشق کردی؛ما رو مجنون کردی، مارو داغون کردی!
اخه ادم چی بگه؟ قربونتم
حالا از ما که گذشت! بعد از این اگه شبی، نصف شبی، به کسونی مث ما قلندر و مست و خراب تو کوچه برخوردی
اون چشا رو هم بزار!
یا اقلن دیگه این ریختی بهش نیگا نکن
اخه من قربون هیکلت برم!اگه هر نیگا بخواد اینجوری اتیش بزنه
پس بایست تموم دنیا تا حالا سوخته باشه


شهر قصه / بهمن مفید

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ

‎ =تو عاشق شدی ، بیا یه آبجو بزن
+اوه نه ، بدن من یه جور معبده
=تو اینو بزن ، میشه شهر بازی !

پسر جهنمی ( Hellboy2 ) گیلرمو دل

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ب.ظ

‎- تو ترسویی!
- آره ؛ درسته؛ این زندگی حالمو به هم می زنه،
نمی خوام مسئولیتی رو قبول کنم که وادارم کنه یه روز بیشتر زنده باشم، خودت می دونی و اینم می دونی که چقدر این موضوع برای من اهمیت داره
- می دونم که درست نبوده
- درست و نادرستی وجود نداره، اعمال زائیده احتیاجه، اینو هر بچه مدرسه ای می دونه
- احتیاج ما چیه؟
- تو احتیاج به زنده بودن داری، زندگی کنی، زندگی رو حس کنی و نشون بدی زنده ای
- خودت چی؟
- من محتاج مرگم، مرگ مطلق و کامل.


توت فرنگی های وحشی / اینگمار برگمان

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ب.ظ

هاردی: میخوام ازدواج کنم

لورل: با کی ؟

هاردی: معلومه دیگه, با یه زن. .... مگه تو کسی رو دیدی که با یه مرد ازدواج کنه ؟

لورل: آره

هاردی : کی ؟

لورل: خواهرم

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:23 ب.ظ

دن کرلئونه: اولین کسی که پیشنهاد مذاکره با بارزینی رو بهت داد بدون که خائنه،فراموش نکن.

Godfather-Fordcoppola

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:24 ب.ظ

ببینم این اقا سنت شده؟


ازدواج به سبک ایرانی

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:25 ب.ظ

ما وقتی تو خودمو حرف می زنیم گندمون درمیاد.....

سربازهای جمعه

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:26 ب.ظ

‎:قبلا به خیلی چیزها اعتقاد داشتم حالا فقط به دینامیت اعتقاد دارم

جیمز کابرن /سرتو بدزد رفیق

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ب.ظ

من زندگیمو باختم حاج آقا منو از حبس می ترسونی برو از خدا بترس...

جدایی نادر از سیمین

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:28 ب.ظ


ماتیلدا: بایدیه دلیل خوب برای نجات دادن جون من داشته باشی اما اگه الان منو بندازی بیرون مثل اینه که هرگز در رو به روم باز نکرده باشی مثل اینه که گذاشته باشی من پشت در بمیرم...
اما تو در رو باز کردی...


لئون

بازم میگم این فیلم خداست.. خدای متعاله ..

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:31 ب.ظ

اگه خدا با ماست پس کی با اوناست


نجات سرباز رایان /اسپیلبرگ

این دیالوگ آخر دیالوگ بود لامثب٬ اولین بار که این فیلم رو دیدم و این جمله رو شنیدم اولین روزی بود که از دیدن یه فیلم برای اولین بار لذذت بردم و بعد از شنیدن این جمله برای اولین بار تمام ساخته های اعتقادیم فرو ریخت..

پاییز بلند پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:32 ب.ظ

ناصرالدین شاه: من گاوم ..مــــــــن گـــــــــــــــــاو مشت حسنم.

ملیجک: این را همه می دانند قبله عالم اما کسی جرات گفتنش را ندارد.

(ناصرالدین شاه آکتور سینما،محسن مخملباف)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.