پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 08:33 ب.ظ
آخر نفهمیدم من دیر بدنیا اومدم یا تو زود؟؟؟
شبانه روز
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 08:34 ب.ظ
این دیالوگ لعنتی تا ابد باقی میمونه... . . . . باران رحمت از دولتی سر قبلة عالم است، و سیل و زلزله از معصیت مردم. میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهلتر. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته، سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده، چشمها خمار از تراخم است، چهره ها تکیده از تریاک..
استاد انتظامی حاجی واشنگتن علی حاتمی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ
باید از ترسمان بتی بسازیم و اسمش را خدا بگذاریم
آنتونیوس بلوک The Seventh Seal
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 08:37 ب.ظ
"کدوم بدتره؟ اینکه مثل یک هیولا زندگی کنی، یا مثل یک مرد بمیری؟"
لئوناردو دیکاپریو در نقش تد دنیلز جزیره شاتر - 2010
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 08:38 ب.ظ
اینم آخرین دیالوگ:
دکتر (جهانگیر فروهر):
دلمون برات تنگ میشه... بهت عادت کرده بودیم... به اخم و تخمات... اولدُرم بُلدُرمات... سگ خُلقیات... ولی گور پدر دل ما! دل تو شاد...
سوته دلان
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 08:40 ب.ظ
حیفم اومد این یکی رو نزارم:
نمردیم یه گوله هم خوردیم٬ به عباس قراضه بگین رضا موتوری مرد..
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 08:48 ب.ظ
نامردیه اگه این دیالوگ رو از فیلم کندو نزارم٬ کندو.. این فیلم منو بزرگ کرد.. این فیلم پروردگار متعال همه ی فیلم های خداییه که تا حالا دیدم.. دیالوگاش آدمو میخکوب مبکنه.. بازی استاد وثوقی.. که فقط باید جولوش تعظیم کرد.. به جرات میگم اگه فیلم کندو رو ندیدین تمام عمرتون بر فناست.. همهش.. همش..
کندو..
ابی (بهروز وثوقی) : اینجا خونهی آخره ... همه اینجان ... غربتیهای کوچهی مهران ، بستنی فروش قدیمی ... آقاحسینی ، من حمکت رو می خونم ...
(فریدون گله)
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:05 ب.ظ
این دیالوگ رو هر وخت میشنوم چشامو میبندم و تصور میکنم یا هم کلی عرق خوردیم و مست کردیم٬ یادته یه بار بهم گفتی یه بار با هم مست میکنیم.. اونقد که از مستیم رد کنیم و سیا مست شیم و قاه قاه بخندیم بعد جولوی هم بشینیم.. تو گوش هم بزنیم.. یکی من.. یکی تو.. اول یواش و بعد محکم و محکم تر تا اونجاتیی که قاه قاه خنده هامون گریه بشه..؟ یادته.. وختی این دیالوگ رو میشنوم یا یادم میاد بی اختیار همین تصاویر رو تصور میکنم.. . . . زخم های آدم سرمایه اس حامد! سرمایه تو با این و اون تقسیم نکن . دادنکش . هوار نکش ٬ صبور و آروم و بی صدا همه چی رو تحمل کن "
( شب یلدا )
بعد دلم میخواد همین دیالوگ رو با گریه بهت بگم:
زخم های آدم سرمایه اس محسن! سرمایه تو با این و اون تقسیم نکن . دادنکش . هوار نکش ٬ صبور و آروم و بی صدا همه چی رو تحمل کن ..
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:08 ب.ظ
هنر کردی که تهران به دنیا اوومدی؟ هنر کردی به جای متشکرم میگی کوچیکتم کوچیکتم؟؟؟ هنر کردی به جای اتوبان میگی اوتوبان؟؟؟؟ تو که اینقدر هنر داری چرا به جای "جان" میگی "جوون"؟؟؟
باغهای کندلوس
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:14 ب.ظ
ننه طوقیه سر ههههههمه ی کفترامه
طوقی-بهروز وثوق . . . اومدم پشت سر حمید چنتا دیالوگ بزارم.. خیر سرم ببینی حال کنی بعضی از این دیالوگ ها اینقد عمیق و واقعی هستن که آدم دلش.. گلوشم پر از بغض میشه.. به قول یکی از بچچه های خودمون (اهل همین جان) آدم اینجا خالی نشه چی کار کنه؟ لامثب بد تو گم گیر کرده٬ خالی نمیشه..
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:17 ب.ظ
اگه همونی بودم که 5سال پیش بودم اینجا رو به اتیش می کشیدم
ال پاچینو .بوی خوش زن
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:18 ب.ظ
تو تا حالا انجیل خوندی؟ من یه بار خوندمش. هشت سالم بود،،،، بابام خودش رو سر یه پیک ویسکی به کشتن داده بود ومامانم گفت که برمیگردیم به شرق تا دوباره از اول شروع کنیم... یه انجیل بهم داد و نشوندم توی ایستگاه قطار، بهم گفت که بخونمش تا بیاد. اون میخواست بره که بلیطهامون رو بگیره... خب، من کاری که گفته بود رو کردم، انجیل رو از اول تا آخرش خوندم. سه روز طول کشید...اون هیچوقت برنگشت.
قطار 3:10 به یوما (جیمز منگولد)
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:19 ب.ظ
سلااااام صبح بخیر در صورتی که دیگه ندیدمتون , بعد از ظهر و شبتونم به خیر
The truman show اونایی که دیدن میدونن چه دیالوگ به یاد موندنیه
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:21 ب.ظ
عضدالملک (هوشنگ بهشتی) : ان شاالله که سال آینده این باغبان پیر خدمتگزار ، توفیق تقدیم نهال بومندی دیگری داشته باشد . ناصرالدین شاه (عزت الله انتظامی) : امیدوار نباش ، مدرسهی هنر مزرعهی بلال نیست آقا ، که هر سال محصول بهتری داشته باشد . در کواکب آسمان هم یکی میشود ستارهی درخشان ، الباقی سوسو میزنند .
کمال الملک (علی حاتمی) . . . . اینجا دیگه کرگدن به دنیا نمیاد٬ بقیه همه مث بقیه به دنیا میان..
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:25 ب.ظ
ناصر معاصر (مجید مظفری) : وضعشونو دیدی ، چیزی از هیچکدومشون کم نمی شد. من از دزد دزدیدم. گلرخ کمالی (مژده شمسایی) : چه بلبشویی می شه اگه همه بخوان از هم بدزدن.
سگ کشی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:34 ب.ظ
وندی: من باید برم تو اتاق و به این ماجراها فکر کنم! تورنس: لعنتی تو یک عمر وقت داشتی به همه چیز فکر کنی! با این چند دقیقه میخوای چیکار کنی؟
- درخشش -
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:35 ب.ظ
انقزه خوبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببه
بهروز وثوقی/ سوته دلان .
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ
من همیشه حقیقتو میگم..حتی اگه دروغ بگم..
صورت زخمی / آلپاچینو
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:39 ب.ظ
می گم سید به آدمای این محل دل نبند، اینا تو دسته هر کی سینه زدن به عشق قیمه پلوی ظهر عاشوراس اگه به عشق امام حسینه چرا شام غریبون که شوم نمی دن فقط بچه ها شمع به دست موندن تو کوچه ها؟ رفتم کتاب دعای آقازاده خانومو با حافظ بغلی فروغ زمان عوض کردم، حالا آقازاده خانوم عاشق شده فروغ زمان فارغ
سوته دلان
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:43 ب.ظ
من حاضرم برا خوشحالی مامانم ، طوری وانمود کنم که انگار مثلن سیگار نمیکشم اما مامانم اصن برای خوشحالی من حاضر نیس که طوری وانمود کنه که انگار مثلن نمیدونه که من سیگار میکشم!!
آل پاچینو / وحشت در نیدل پارک
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:44 ب.ظ
مادر مرد از بس که جون نداره....
اکبر عبدی/ فیلم مادر
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:44 ب.ظ
یه جاست که تو باید وایسی، یه جا هم هست که بایست در ری. اما خدا نکنه جای این دو تا با هم عوض شه. دیگه تا آخر عمر بدهکار خودتی.
دندان مار - کیمیایی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:46 ب.ظ
محمد ابراهیم (محمدعلی کشاورز) : آبلیموی حالبُرت رفت...سراغ بهار نارنج کیچا، ابجی خانوم مرباش...دست خوش! هنّ و گلابم میزاییدی حریف هفته بیجارت نمیشد ترنجبین بانو!... سهره مِهره یه دوجین بچه میزاد یکیش میشه بلبل، ننه ی ما کت سهره رو بست زایید گل و بلبل.سنجر! دهن مهن، کولون مولون! آخه تورو خدا از این جسد مرده شور خونه بر میومد زابراش کردین؟ آمبولانس تو خیابون ببیندش جلبش میکونه...
مادر/ علی حاتمی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:47 ب.ظ
وقتی هوای شهرت،مطلوب نیست، داشتن خانه ای که دلتنگ حصارش نشی نعمته و ما شاکر به این نعمتیم
دلشدگان . . . . اینو فرو کن تو کللت محسن باقر لو
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:48 ب.ظ
تو این کشور باید پول دراورد.وقتی پول در اوردی قدرت داری. وقتی قدرت داشته باشی زن داری
آل پاچینو / صورت زخمی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:49 ب.ظ
وقتی قلبت رو باختی دیگه تا آخر عمرت هیچی رو نمی بری
محاکمه در خیابان
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:50 ب.ظ
حبیب ظروفچی: به مجید بگم زنک را استالین از طیاره انداخته پایین؟ دواچی : لازم نیست بدونه، تموم درد آدم از دونستنه!
سوته دلان
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:50 ب.ظ
با گذشته ات که مشکل داری, با آینده هم که حال نمیکنی, مرض داری زنده ای؟
برزخ دوزخ بهشت
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:51 ب.ظ
دخترا هم عین بقیه چیزا دو دستن : ۱-میفهمن , دورت میزنن ۲-نمیفهمن , حوصلتو سر میبرن
چهارشنبه لعنتی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:52 ب.ظ
دیشو خو دیدم خلو روم رنبیده تا تو می خواسی بیوی سراغوم
بهروز وثوقی / تنگسیر
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:55 ب.ظ
تصمیم گرفتم خودمو خلاص کنم یه جوری از این زندگی دلیلشم نه به درد شما می خوره نه من می تونم بگم اگر هم بگم متوجه نمی شی نه اینکه نفهمی، می فهمی من چمه ولی حسش نمی تونی بکنی شما می تونی با من همدردی بکنی می تونی بفهمی من چمه ، می تونی زبونی با من همدردی بکنی ولی حسش نمی تونی بکنی شما رنج خودتو داری ، من رنج خودمو دارم ، من می فهمم شما چته ، شما می فهمی من چمه اما حسش نمی تونی بکنی
طعم گیلاس
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:58 ب.ظ
این همون داداشته که با هم اختلاف دارین؟
اختلاف نداریم، مختلفیم..
تنهایی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:59 ب.ظ
تو هم اگر پخی بودی.............نمی بستنن به ریش حاجی
حاجی واشنگتن
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 09:59 ب.ظ
اگه دنیا غافلگیری نداشت به درد گه نمی خورد
(آقای بروک)
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ
من همیشه با ناز و نعمت شوخی کردم،شاید موقع مرگم پولدارتر از زمان تولّدم باشم.اگه پولدار نبودم شخصیّت بزرگی میشدم،به نظرم با توجّه به زیرکی و هوشم وضعم خیلی بهتر میشد...
همشهری کین
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:01 ب.ظ
ازدواج هم چیز جالبیه.مثل ارتش می مونه.با وجودی که همه ناراضین ولی بازم داوطلب داره.
شیرینی شانس
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:04 ب.ظ
از مزه یه گیلاس میخوای بگذری؟ نگذر من رفیقتم میگم نگذر
طعم گیلاس / کیارستمی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:05 ب.ظ
- سرخ و سفید بودی مثل برف و خون... - شما حرومم کردین
سوته دلان
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:07 ب.ظ
مردی مال مرده و رفاقت واسه رفیق..
مو سرخه
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:07 ب.ظ
یه وقت هایی هست که آدم باید مبارزه کنه و گاهی هم باید سرنوشتش رو قبول کنه و بپذیره که چیزی رو از دست داده . این جور مواقع فقط یه احـمق به تلاشش ادامه میده . راستش من همیشه آدم احـمقی بودم.
(ماهی بزرگ)
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:08 ب.ظ
عزت ا… انتظامی: مادرت زن نجیبی بود
رضا کیانیان: نجابت وقتی معنا پیدا میکنه که راه دومی هم وجود داشته باشه
خانه ای روی آب/ بهمن فرمان آرا
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:08 ب.ظ
از وقتی که تصمیم گرفتم دیگه نبینم، خیلی چیزا دیدم . . .
بید مجنون/ مجید مجیدی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:09 ب.ظ
زن عباس : شما بعد از جنگ کلی امتیاز گرفتید... عباس : وقتی جنگ شد داشتیم تو مزرعه مون کار می کردیم با تراکتور...وقتی هم که جنگ تموم شد برگشتیم همون مزرعه بی تراکتور!
آژانس شیشه ای
پروین
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ
آیکون سر تعظیم فرود آوردن در برابر حمید عزیزم و آقا محسن پائیز بلند......
واقعا شما ها خیلی کارتون درسته (ببخشید که لحنش یه هوا جاهلانه شد!)
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ
ما همه رویای همیم ..
مسافران/ بهرام بیضاعی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:12 ب.ظ
اره من بچم خیلیم بچم چون هرکی بزنه تو گوشم می زنم تو گوشش اما تو چی خان دایی تو پهلونی هر کی زد تو گوشت سرت می ندازی پایین می ری اه خان دایی تو ادم مایوس می کنی..
بهروز وثوقی/ قیصر
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:12 ب.ظ
پرستار : شما نباید امیدتون از دست بدین , خدا بزرگه دکتر عالم : آره خدا خیلی بزرگه , خودمون ساختمیش که هر وقت تو دردسر افتادیم و یکی از راه رسید بگیم خدا بزرگه ولی مشکلش اینه که زیادی بزرگه !
خیـــلی دور , خیلی نزدیــــــک / رضا میر کریمی
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:13 ب.ظ
جهنم اینه که هر روز صبح که از خواب پا میشی ندونی برای چی زنده ای...
شهر شلوغ
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:15 ب.ظ
مامان میدونی چاره درد ما چیه؟ یه شب یه شام مفصل درست کنی بخوریم بعدشم همه درزای در و پنجره ها رو ببندیم و یکیمون شیر گازو باز بذاره! صبح که بیاد همه بدبختیامون یادمون میره!!
صابر ابر - اینجا بدون من
. . . این دیالوگ بی شرف اشکمو درآورد..
پاییز بلند
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 ساعت 10:16 ب.ظ
این دنیا همیشه واسه من کلک بوده نامردی به هر کی گفتم نوکرتم با خنجر کوبید تو این جیگرم
آخر نفهمیدم من دیر بدنیا اومدم یا تو زود؟؟؟
شبانه روز
این دیالوگ لعنتی تا ابد باقی میمونه...
.
.
.
.
باران رحمت از دولتی سر قبلة عالم است، و سیل و زلزله از معصیت مردم. میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهلتر. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته، سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده، چشمها خمار از تراخم است، چهره ها تکیده از تریاک..
استاد انتظامی
حاجی واشنگتن
علی حاتمی
باید از ترسمان بتی بسازیم و اسمش را خدا بگذاریم
آنتونیوس بلوک
The Seventh Seal
"کدوم بدتره؟ اینکه مثل یک هیولا زندگی کنی، یا مثل یک مرد بمیری؟"
لئوناردو دیکاپریو در نقش تد دنیلز
جزیره شاتر - 2010
اینم آخرین دیالوگ:
دکتر (جهانگیر فروهر):
دلمون برات تنگ میشه... بهت عادت کرده بودیم... به اخم و تخمات... اولدُرم بُلدُرمات... سگ خُلقیات...
ولی گور پدر دل ما! دل تو شاد...
سوته دلان
حیفم اومد این یکی رو نزارم:
نمردیم یه گوله هم خوردیم٬ به عباس قراضه بگین رضا موتوری مرد..
نامردیه اگه این دیالوگ رو از فیلم کندو نزارم٬ کندو.. این فیلم منو بزرگ کرد.. این فیلم پروردگار متعال همه ی فیلم های خداییه که تا حالا دیدم.. دیالوگاش آدمو میخکوب مبکنه.. بازی استاد وثوقی.. که فقط باید جولوش تعظیم کرد.. به جرات میگم اگه فیلم کندو رو ندیدین تمام عمرتون بر فناست.. همهش.. همش..
کندو..
ابی (بهروز وثوقی) : اینجا خونهی آخره ... همه اینجان ... غربتیهای کوچهی مهران ، بستنی فروش قدیمی ... آقاحسینی ، من حمکت رو می خونم ...
(فریدون گله)
این دیالوگ رو هر وخت میشنوم چشامو میبندم و تصور میکنم یا هم کلی عرق خوردیم و مست کردیم٬ یادته یه بار بهم گفتی یه بار با هم مست میکنیم.. اونقد که از مستیم رد کنیم و سیا مست شیم و قاه قاه بخندیم بعد جولوی هم بشینیم.. تو گوش هم بزنیم.. یکی من.. یکی تو.. اول یواش و بعد محکم و محکم تر تا اونجاتیی که قاه قاه خنده هامون گریه بشه..؟ یادته.. وختی این دیالوگ رو میشنوم یا یادم میاد بی اختیار همین تصاویر رو تصور میکنم..
.
.
.
زخم های آدم سرمایه اس حامد! سرمایه تو با این و اون تقسیم نکن . دادنکش . هوار نکش ٬ صبور و آروم و بی صدا همه چی رو تحمل کن "
( شب یلدا )
بعد دلم میخواد همین دیالوگ رو با گریه بهت بگم:
زخم های آدم سرمایه اس محسن! سرمایه تو با این و اون تقسیم نکن . دادنکش . هوار نکش ٬ صبور و آروم و بی صدا همه چی رو تحمل کن ..
هنر کردی که تهران به دنیا اوومدی؟
هنر کردی به جای متشکرم میگی کوچیکتم کوچیکتم؟؟؟
هنر کردی به جای اتوبان میگی اوتوبان؟؟؟؟
تو که اینقدر هنر داری چرا به جای "جان" میگی "جوون"؟؟؟
باغهای کندلوس
ننه طوقیه سر ههههههمه ی کفترامه
طوقی-بهروز وثوق
.
.
.
اومدم پشت سر حمید چنتا دیالوگ بزارم.. خیر سرم ببینی حال کنی
بعضی از این دیالوگ ها اینقد عمیق و واقعی هستن که آدم دلش.. گلوشم پر از بغض میشه.. به قول یکی از بچچه های خودمون (اهل همین جان) آدم اینجا خالی نشه چی کار کنه؟
لامثب بد تو گم گیر کرده٬ خالی نمیشه..
اگه همونی بودم که 5سال پیش بودم اینجا رو به اتیش می کشیدم
ال پاچینو .بوی خوش زن
تو تا حالا انجیل خوندی؟ من یه بار خوندمش. هشت سالم بود،،،، بابام خودش رو سر یه پیک ویسکی به کشتن داده بود ومامانم گفت که برمیگردیم به شرق تا دوباره از اول شروع کنیم... یه انجیل بهم داد و نشوندم توی ایستگاه قطار، بهم گفت که بخونمش تا بیاد. اون میخواست بره که بلیطهامون رو بگیره... خب، من کاری که گفته بود رو کردم، انجیل رو از اول تا آخرش خوندم. سه روز طول کشید...اون هیچوقت برنگشت.
قطار 3:10 به یوما (جیمز منگولد)
سلااااام صبح بخیر
در صورتی که دیگه ندیدمتون , بعد از ظهر و شبتونم به خیر
The truman show
اونایی که دیدن میدونن چه دیالوگ به یاد موندنیه
عضدالملک (هوشنگ بهشتی) : ان شاالله که سال آینده این باغبان پیر خدمتگزار ، توفیق تقدیم نهال بومندی دیگری داشته باشد .
ناصرالدین شاه (عزت الله انتظامی) : امیدوار نباش ، مدرسهی هنر مزرعهی بلال نیست آقا ، که هر سال محصول بهتری داشته باشد . در کواکب آسمان هم یکی میشود ستارهی درخشان ، الباقی سوسو میزنند .
کمال الملک (علی حاتمی)
.
.
.
.
اینجا دیگه کرگدن به دنیا نمیاد٬ بقیه همه مث بقیه به دنیا میان..
ناصر معاصر (مجید مظفری) : وضعشونو دیدی ، چیزی از هیچکدومشون کم نمی شد. من از دزد دزدیدم.
گلرخ کمالی (مژده شمسایی) : چه بلبشویی می شه اگه همه بخوان از هم بدزدن.
سگ کشی
وندی: من باید برم تو اتاق و به این ماجراها فکر کنم!
تورنس: لعنتی تو یک عمر وقت داشتی به همه چیز فکر کنی! با این چند دقیقه میخوای چیکار کنی؟
- درخشش -
انقزه خوبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببه
بهروز وثوقی/ سوته دلان .
من همیشه حقیقتو میگم..حتی اگه دروغ بگم..
صورت زخمی / آلپاچینو
می گم سید به آدمای این محل دل نبند،
اینا تو دسته هر کی سینه زدن به عشق قیمه پلوی ظهر عاشوراس
اگه به عشق امام حسینه چرا شام غریبون که شوم نمی دن فقط بچه ها شمع به دست موندن تو کوچه ها؟
رفتم کتاب دعای آقازاده خانومو با حافظ بغلی فروغ زمان عوض کردم، حالا آقازاده خانوم عاشق شده فروغ زمان فارغ
سوته دلان
من حاضرم برا خوشحالی مامانم ، طوری وانمود کنم که انگار مثلن سیگار نمیکشم اما مامانم اصن برای خوشحالی من حاضر نیس که طوری وانمود کنه که انگار مثلن نمیدونه که من سیگار میکشم!!
آل پاچینو / وحشت در نیدل پارک
مادر مرد از بس که جون نداره....
اکبر عبدی/ فیلم مادر
یه جاست که تو باید وایسی، یه جا هم هست که بایست در ری. اما خدا نکنه جای این دو تا با هم عوض شه. دیگه تا آخر عمر بدهکار خودتی.
دندان مار - کیمیایی
محمد ابراهیم (محمدعلی کشاورز) : آبلیموی حالبُرت رفت...سراغ بهار نارنج کیچا، ابجی خانوم مرباش...دست خوش! هنّ و گلابم میزاییدی حریف هفته بیجارت نمیشد ترنجبین بانو!... سهره مِهره یه دوجین بچه میزاد یکیش میشه بلبل، ننه ی ما کت سهره رو بست زایید گل و بلبل.سنجر! دهن مهن، کولون مولون! آخه تورو خدا از این جسد مرده شور خونه بر میومد زابراش کردین؟ آمبولانس تو خیابون ببیندش جلبش میکونه...
مادر/ علی حاتمی
وقتی هوای شهرت،مطلوب نیست، داشتن خانه ای که دلتنگ حصارش نشی نعمته و ما شاکر به این نعمتیم
دلشدگان
.
.
.
.
اینو فرو کن تو کللت محسن باقر لو
تو این کشور باید پول دراورد.وقتی پول در اوردی قدرت داری.
وقتی قدرت داشته باشی زن داری
آل پاچینو / صورت زخمی
وقتی قلبت رو باختی دیگه تا آخر عمرت هیچی رو نمی بری
محاکمه در خیابان
حبیب ظروفچی: به مجید بگم زنک را استالین از طیاره انداخته پایین؟
دواچی : لازم نیست بدونه، تموم درد آدم از دونستنه!
سوته دلان
با گذشته ات که مشکل داری, با آینده هم که حال نمیکنی, مرض داری زنده ای؟
برزخ دوزخ بهشت
دخترا هم عین بقیه چیزا دو دستن : ۱-میفهمن , دورت میزنن ۲-نمیفهمن , حوصلتو سر میبرن
چهارشنبه لعنتی
دیشو خو دیدم خلو روم رنبیده تا تو می خواسی بیوی سراغوم
بهروز وثوقی / تنگسیر
تصمیم گرفتم خودمو خلاص کنم یه جوری از این زندگی
دلیلشم نه به درد شما می خوره نه من می تونم بگم
اگر هم بگم متوجه نمی شی
نه اینکه نفهمی، می فهمی من چمه ولی حسش نمی تونی بکنی
شما می تونی با من همدردی بکنی می تونی بفهمی من چمه ، می تونی زبونی با من همدردی بکنی ولی حسش نمی تونی بکنی
شما رنج خودتو داری ، من رنج خودمو دارم ،
من می فهمم شما چته ،
شما می فهمی من چمه اما حسش نمی تونی بکنی
طعم گیلاس
این همون داداشته که با هم اختلاف دارین؟
اختلاف نداریم، مختلفیم..
تنهایی
تو هم اگر پخی بودی.............نمی بستنن به ریش حاجی
حاجی واشنگتن
اگه دنیا غافلگیری نداشت به درد گه نمی خورد
(آقای بروک)
من همیشه با ناز و نعمت شوخی کردم،شاید موقع مرگم پولدارتر از زمان تولّدم باشم.اگه پولدار نبودم شخصیّت بزرگی میشدم،به نظرم با توجّه به زیرکی و هوشم وضعم خیلی بهتر میشد...
همشهری کین
ازدواج هم چیز جالبیه.مثل ارتش می مونه.با وجودی که همه ناراضین ولی بازم داوطلب داره.
شیرینی شانس
از مزه یه گیلاس میخوای بگذری؟ نگذر من رفیقتم میگم نگذر
طعم گیلاس / کیارستمی
- سرخ و سفید بودی مثل برف و خون...
- شما حرومم کردین
سوته دلان
مردی مال مرده و رفاقت واسه رفیق..
مو سرخه
یه وقت هایی هست که آدم باید مبارزه کنه و گاهی هم
باید سرنوشتش رو قبول کنه و بپذیره که چیزی رو از دست داده . این جور
مواقع فقط یه احـمق به تلاشش ادامه میده . راستش من همیشه آدم احـمقی بودم.
(ماهی بزرگ)
عزت ا… انتظامی: مادرت زن نجیبی بود
رضا کیانیان: نجابت وقتی معنا پیدا میکنه که راه دومی هم وجود داشته باشه
خانه ای روی آب/ بهمن فرمان آرا
از وقتی که تصمیم گرفتم دیگه نبینم، خیلی چیزا دیدم . . .
بید مجنون/ مجید مجیدی
زن عباس : شما بعد از جنگ کلی امتیاز گرفتید...
عباس : وقتی جنگ شد داشتیم تو مزرعه مون کار می کردیم با تراکتور...وقتی هم که جنگ تموم شد برگشتیم همون مزرعه بی تراکتور!
آژانس شیشه ای
آیکون سر تعظیم فرود آوردن در برابر حمید عزیزم و آقا محسن پائیز بلند......
واقعا شما ها خیلی کارتون درسته (ببخشید که لحنش یه هوا جاهلانه شد!)
ما همه رویای همیم ..
مسافران/ بهرام بیضاعی
اره من بچم خیلیم بچم چون هرکی بزنه تو گوشم می زنم تو گوشش اما تو چی خان دایی تو پهلونی هر کی زد تو گوشت سرت می ندازی پایین می ری اه خان دایی تو ادم مایوس می کنی..
بهروز وثوقی/ قیصر
پرستار : شما نباید امیدتون از دست بدین , خدا بزرگه
دکتر عالم : آره خدا خیلی بزرگه , خودمون ساختمیش که هر وقت تو دردسر افتادیم و یکی از راه رسید بگیم خدا بزرگه ولی مشکلش اینه که زیادی بزرگه !
خیـــلی دور , خیلی نزدیــــــک / رضا میر کریمی
جهنم اینه که هر روز صبح که از خواب پا میشی ندونی برای چی زنده ای...
شهر شلوغ
مامان میدونی چاره درد ما چیه؟
یه شب یه شام مفصل درست کنی بخوریم بعدشم همه درزای در و پنجره ها رو ببندیم و یکیمون شیر گازو باز بذاره! صبح که بیاد همه بدبختیامون یادمون میره!!
صابر ابر - اینجا بدون من
.
.
.
این دیالوگ بی شرف اشکمو درآورد..
این دنیا همیشه واسه من کلک بوده نامردی به هر کی گفتم نوکرتم با خنجر کوبید تو این جیگرم
قیصر